کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گهی درد تو درمان می‌نماید

    گهی وصل تو هجران می‌نماید

    دلی کو یافت از وصل تو درمان

    همه دشوارش آسان می‌نماید

    مرا گه گه به دردی یاد می‌کن

    که دردت مرهم جان می‌نماید

    بپرس آخر که: بی تو چونم، ای جان،

    که جانم بس پریشان می‌نماید

    مرا جور و جفا و رنج و محنت

    غمت هردم دگرسان می‌نماید

    ز جان سیر آمدم بی‌روی خوبت

    جهان بر من چو زندان می‌نماید

    عراقی خود ندارد چشم، ورنه

    رخت خورشید تابان می‌نماید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha