کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جانا، نظری که ناتوانم

    بخشا، که به لب رسید جانم

    دریاب، که نیک دردمندم

    بشتاب، که سخت ناتوانم

    من خسته که روی تو نبینم

    آخر به چه روی زنده مانم؟

    گفتی که: بمردی از غم ما

    تعجیل مکن که اندر آنم

    اینک به در تو آمدم باز

    تا بر سر کوت جان‌فشانم

    افسوس بود که بهر جانی

    از خاک در تو بازمانم

    مردن به از آن که زیست باید

    بی‌دوست به کام دشمنانم

    چه سود مرا ز زندگانی

    چون از پی سود در زیانم؟

    از راحت این جهان ندارم

    جز درد دلی کزو بجانم

    بنهادم پای بر سر جان

    زان دستخوش غم جهانم

    کاریم فتاده است مشکل

    بیرون شد کار می‌ندانم

    درمانده شدم، که از عراقی

    خود را به چه حیله وارهانم؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha