کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مبتلای هجر یارم، الغیاث ای دوستان

    از فراقش سخت زارم، الغیاث ای دوستان

    می‌تپم چون مرغ بسمل در میان خاک و خون

    ننگرد در من نگارم، الغیاث ای دوستان

    از فراق خویش همچون دشمنانم می‌کشد

    زانکه او را دوست دارم، الغیاث ای دوستان

    دیده‌اید آخر که چون بودم عزیز در گهش؟

    بنگرید اکنون چه خوارم؟ الغیاث ای دوستان

    غصه‌های نامرادی می‌کشم از دست او

    زهره نه کهی برآرم، الغیاث ای دوستان

    یاد نارد از من مسکین، نپرسد حال من

    هم چنین یار است یارم، الغیاث ای دوستان

    هم به نگذارد مرا تا با سگان کوی او

    روزگاری می‌گذارم، الغیاث ای دوستان

    قصه‌ها دارم ز جور او میان جان نهان

    با کسی گفتن نیارم، الغیاث ای دوستان

    جان فرستم تحفه نزد یار و نپذیرد ز من

    غم فرستد یادگارم، الغیاث ای دوستان

    باز پرسد از من بیچارهٔ ماتم زده

    کز فراقش سوکوارم؟ الغیاث ای دوستان

    یار من باشید، کز ننگ عراقی وارهم

    کز پی او شرمسارم الغیاث ای دوستان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha