کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیا، که بی‌تو به جان آمدم ز تنهایی

    نمانده صبر و مرا بیش ازین شکیبایی

    بیا، که جان مرا بی‌تو نیست برگ حیات

    بیا، که چشم مرا بی‌تو نیست بینایی

    بیا، که بی‌تو دلم راحتی نمی‌یابد

    بیا، که بی‌تو ندارد دو دیده بینایی

    اگر جهان همه زیر و زبر شود ز غمت

    تو را چه غم؟ که تو خو کرده‌ای به تنهایی

    حجاب روی تو هم روی توست در همه حال

    نهانی از همه عالم ز بسکه پیدایی

    عروس حسن تو را هیچ درنمی‌یابد

    به گاه جلوه، مگر دیدهٔ تماشایی

    ز بس که بر سر کوی تو ناله‌ها کردم

    بسوخت بر من مسکین دل تماشایی

    ندیده روی تو، از عشق عالمی مرده

    یکی نماند، اگر خود جمال بنمایی

    ز چهره پرده برانداز، تا سر اندازی

    روان فشاند بر روی تو ز شیدایی

    به پرده در چه نشینی؟ چه باشد ار نفسی

    به پرسش دل بیچاره‌ای برون آیی!

    نظر کنی به دل خستهٔ شکسته دلی

    مگر که رحمتت آید، برو ببخشایی

    دل عراقی بیچاره آرزومند است

    امید بسته که: تا کی نقاب بگشایی؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha