کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    همی گردم به گرد هر سرایی

    نمی‌یابم نشان دوست جایی

    وگر یابم دمی بوی وصالش

    نیابم نیز آن دم را بقایی

    وگر یک دم به وصلش خوش برآرم

    گمارد در نفس بر من بلایی

    وگر از عشق جانم بر لب آید

    نگوید: چون شد آخر مبتلایی؟

    چنان تنگ آمدم از غم که در وی

    نیابی خوشدلی را جایگایی

    عجب زین محنت و رنج فراوان

    که چون می‌باشد اندر تنگنایی؟

    ازین دریای بی‌پایان خون خوار

    برون شد کی توان بی‌آشنایی؟

    مشامم تا ازو بویی نیابد

    نیابد جان بیمارم شفایی

    مرا یاری است، گر خونم بریزد

    نیارم خواست از وی خون بهایی

    غمش گوید مرا: جان در میان نه

    ازین خوشتر شنیدی ماجرایی؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha