کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    درین ره گر بترک خود بگویی

    یقین گردد تو را کو تو، تو اویی

    سر مویی ز تو، تا با تو باقی است

    درین ره در نگنجی، گر چه مویی

    کم خود گیر، تا جمله تو باشی

    روان شو سوی دریا، زانکه جویی

    چو با دریا گرفتی آشنایی

    مجرد شو، ز سر برکش دو تویی

    درین دریا گلیمت شسته گردد

    اگر یک بار دست از خود بشویی

    ز بهر آبرو یک رویه کن کار

    که آنجا آبرو ریزد دورویی

    چو با توست آنچه می‌جویی به هرجا

    به هرزه گرد عالم چند پویی؟

    نخستین گم کنند آنگاه جویند

    تو چون چیزی نکردی ؟ گم؟ چه جویی؟

    تو را تا در درون صد خار خار است

    ازین بستان گلی هرگز نبویی

    پس در همچو جادویی که پیوست

    میان در بسته بهر رفت و رویی

    تو را رنگی ندادند از خم عشق

    از آن در آرزوی رنگ و بویی

    بهش نه پا درین وادی خون خوار

    که ره پر سنگلاخ و تو سبویی

    درین میدان همی خور زخم، چون تو

    فتاده در خم چوگان چو گویی

    نیابی از خم چوگان رهایی

    عراقی، تا به ترک خود نگویی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha