کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آمد به درت امیدواری

    کو را به جز از تو نیست یاری

    محنت‌زده‌ای، نیازمندی

    خجلت‌زده‌ای، گناهکاری

    از گفتهٔ خود سیاه‌رویی

    وز کردهٔ خویش شرمساری

    از یار جدا فتاده عمری

    وز دوست بمانده روزگاری

    بوده به درت چنان عزیزی

    دور از تو چنین بمانده خواری

    خرسند ز خاک درگه تو

    بیچاره به بوی یا غباری

    شاید ز در تو باز گردد؟

    نومید، چنین امیدواری

    زیبد که شود به کام دشمن

    از دوستی تو دوستداری؟

    بخشای ز لطف بر عراقی

    کو ماند کنون و زینهاری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha