کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    من آن قلاش و رند بی‌نوایم

    که در رندی مغان را پیشوایم

    گدای درد نوش می پرستم

    حریف پاکباز کم دغایم

    ز بند زهد و قرابی برستم

    نه مرد زرق و سالوس و ریایم

    ردا و طیلسان یکسو نهادم

    همه زنار شد بند قبایم

    مگر خاکم ز میخانه سرشتند

    که هر دم سوی میخانه گرایم؟

    کجایی، ساقیا، جامی به من ده

    که یک دم با حریفان خوش برآیم

    مرا برهان زخود، کز جان به جانم

    درین وحشت سرا تا چند پایم؟

    زمانی شادمان و خوش نبودم

    از آنم کاندرین وحشت سرایم

    مرا از درگه پاکان براندند

    به صد خواری، که رند ناسزایم

    برون کردندم از کعبه به خواری

    درون بتکده کردند جایم

    درین ره خواستم زد دست و پایی

    بریدند، ای دریغا، دست و پایم

    بماندم در بیابان تحیر

    نه ره پیدا کنون، نه رهنمایم

    امید از هر که هست اکنون بریدم

    فتاده بر در لطف خدایم

    از آن است این همه بیداد بر من

    که پیوسته ز یار خود جدایم

    ز بیداد زمانه وارهم من

    عراقی گر کند از کف رهایم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha