کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای باد صبا، به کوی آن یار

    گر بر گذری ز بنده یاد آر

    ور هیچ مجال گفت یابی

    پیغام من شکسته بگزار

    با یار بگوی کان شکسته

    این خسته جگر، غریب و غم‌خوار

    چون از تو ندید چارهٔ خویش

    بیچاره بماند بی‌تو ناچار

    خورشید رخت ندید روزی

    بی‌نور بماند در شب تار

    نی این شب تیره دید روشن

    نی خفته عدو، نه بخت بیدار

    می‌کرد شبی به روز کاخر

    روزی بشود که به شود کار

    کارش چو به جان رسید می‌گفت:

    کای کرده به تیغ هجرم افگار

    ای کرده به کام دشمنانم

    با یار چنین، چنین کند یار؟

    آخر نظری به حال من کن

    بنگر که: چگونه بی‌توام زار؟

    یک بارگیم مکن فراموش

    یاد آر ز من شکسته، یاد آر

    مزار ز من، که هیچ هیچم

    از هیچ، کسی نگیرد آزار

    من نیک بدم، تو نیکویی کن

    ای نیک، بدم، به نیک بردار

    بگذار که بگذرم به کویت

    یکدم ز سگان کویم انگار

    بگذاشتم این حدیث، کز من

    دارند سگان کوی تو عار

    پندار که مشت خاک باشم

    زیر قدم سگ درت خوار

    القصه به جانم از عراقی

    مگذار، کزو نماند آثار

    بالجمله تو باشی و تو گویی

    او کم کند از میانه گفتار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha