کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رخ سوی خرابات نهادیم دگربار

    در دام خرابات فتادیم دگربار

    از بهر یکی جرعه دو صد توبه شکستیم

    در دیر مغان روزه گشادیم دگربار

    در کنج خرابات یکی مغ‌بچه دیدیم

    در پیش رخش سر بنهادیم دگربار

    آن دل که به صد حیله ز خوبان بربودیم

    در دست یکی مغ‌بچه دادیم دگربار

    یک بار ندیدیم رخش وز غم عشقش

    صدبار بمردیم و بزادیم دگربار

    دیدیم که بی‌عشق رخش زندگیی نیست

    بی‌عشق رخش زنده مبادیم دگربار

    غم بر دل ما تاختن آورد ز عشقش

    با این همه غم، بین که چه شادیم دگربار

    شد در سر سودای رخش دین و دل ما

    بنگر، دل و دین داده به بادیم دگربار

    عشقش به زیان برد صلاح و ورع ما

    اینک همه در عین فسادیم دگربار

    با نیستی خود همه با قیمت و قدریم

    با هستی خود جمله کسادیم دگربار

    تا هست عراقی همه هستیم مریدش

    چون نیست شود، جمله مرادیم دگربار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha