کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بکشم به ناز روزی سر زلف مشک رنگش

    ندهم ز دست این بار، اگر آورم به چنگش

    سر زلف او بگیرم، لب لعل او ببوسم

    به مراد، اگر نترسم ز دو چشم شوخ شنگش

    سخن دهان تنگش بود ار چه خوش، ولیکن

    نرسد به هر زبانی سخن دهان تنگش

    چون نبات می‌گدازم، همه شب، در آب دیده

    به امید آنکه یابم شکر از دهان تنگش

    بروم، ز چشم مستش نظری تمام گیرم

    که بدان نظر ببینم رخ خوب لاله رنگش

    چو کمان ابروانش فکند خدنگ غمزه

    چه کنم که جان نسازم سپر از پی خدنگش؟

    زلبش عناب، یارب، چه خوش است!صلح اوخود

    بنگر چگونه باشد؟ چو چنین خوش است جنگش

    دلم آینه است و در وی رخ او نمی‌نماید

    نفسی بزن، عراقی، بزدا به ناله زنگش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha