کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چه خوش بودی، دریغا، روزگارم؟

    اگر با من خوشستی غمگسارم

    به آب دیده دست از خود بشویم

    کنون کز دست بیرون شد نگارم

    نگارا، بر تو نگزینم کسی را

    تویی از جمله خوبان اختیارم

    مرا جانی، که می‌دارم تو را دوست

    عجب نبود که جان را دوست دارم

    مرا تا کار با زلف تو باشد

    پریشان‌تر ز زلف توست کارم

    مرا کرامگه زلف تو باشد

    ببین چون باشد آرام و قرارم؟

    به بوی آنکه دامان تو گیرم

    نشسته بر سر ره چون غبارم

    در آویزم به دامان تو یک شب

    مگر روزی سر از جیبت برآرم

    عراقی، دامن او گیر و خوش باش

    که من با تو درین اندیشه یارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha