به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
بیا، که عمر من خاکسار میگذرد
مدار منتظرم، روزگار میگذرد
بیا، که جان من از آرزوی دیدارت
به لب رسید و غم دل فگار میگذرد
بیا، به لطف ز جان به لب رسیده بپرس
که از جهان ز غمت زار زار میگذرد
بر آن شکسته دلی رحم کن ز روی کرم
که ناامید ز درگاه یار میگذرد
چه باشد ار بگذاری که بگذرم ز درت؟
که بر درت ز سگان صدهزار میگذرد
مکش کمان جفا بر دلم، که تیر غمت
خود از نشانهٔ جان بیشمار میگذرد
من ار چه دورم از درگهت دلم هر دم
بر آستان درت چندبار میگذرد
ز دل که میگذرد بر درت بپرس آخر:
که آن شکسته برین در چه کار میگذرد
مکش چو دشمنم، ای دوست ز انتظار، بیا
که این نفس ز جهان دوستدار میگذرد
به انتظار مکش بیش ازین عراقی را
که عمر او همه در انتظار میگذرد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.