کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نخستین باده کاندر جام کردند

    ز چشم مست ساقی وام کردند

    چو باخود یافتند اهل طرب را

    شراب بیخودی در جام کردند

    لب میگون جانان جام در داد

    شراب عاشقانش نام کردند

    ز بهر صید دل‌های جهانی

    کمند زلف خوبان دام کردند

    به گیتی هر کجا درد دلی بود

    به هم کردند و عشقش نام کردند

    سر زلف بتان آرام نگرفت

    ز بس دل‌ها که بی‌آرام کردند

    چو گوی حسن در میدان فکندند

    به یک جولان دو عالم رام کردند

    ز بهر نقل مستان از لب و چشم

    مهیا پسته و بادام کردند

    از آن لب، کز در صد آفرین است

    نصیب بی‌دلان دشنام کردند

    به مجلس نیک و بد را جای دادند

    به جامی کار خاص و عام کردند

    به غمزه صد سخن با جان بگفتند

    به دل ز ابرو دو صد پیغام کردند

    جمال خویشتن را جلوه دادند

    به یک جلوه دو عالم رام کردند

    دلی را تا به دست آرند، هر دم

    سر زلفین خود را دام کردند

    نهان با محرمی رازی بگفتند

    جهانی را از آن اعلام کردند

    چو خود کردند راز خویشتن فاش

    عراقی را چرا بدنام کردند؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha