کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پشت بر روزگار باید کرد

    روی در روی یار باید کرد

    چون ز رخسار پرده برگیرد

    در دمش جان نثار باید کرد

    پیش شمع رخش چو پروانه

    سوختن اختیار باید کرد

    از پی یک نظاره بر در او

    سال‌ها انتظار باید کرد

    تا کند یار روی در رویت

    دلت آیینه‌وار باید کرد

    تات در بوته‌زار بگدازد

    قلب خود را عیار باید کرد

    تا نهد بر سرت عزیزی پای

    خویش، چون خاک خوار باید کرد

    ور تو خود را ز خاک به دانی

    خود تو را سنگسار باید کرد

    تا دهی بوسه بر کف پایش

    خویشتن را غبار باید کرد

    دشمنی کت ز دوست وا دارد

    زودت از وی فرار باید کرد

    ور ز چشمت نهان بود دشمن

    پس دو چشمت چهار باید کرد

    دشمن خود تویی، چو در نگری

    با خودت کارزار باید کرد

    چون عراقی ز دست خود فریاد

    هر دمت صدهزار باید کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha