شیخ فخرالدین عراقی
غزلیات
غزل شماره ۷۲: پشت بر روزگار باید کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پشت بر روزگار باید کرد روی در روی یار باید کرد چون ز رخسار پرده برگیرد در دمش جان نثار باید کرد پیش شمع رخش چو پروانه سوختن اختیار باید کرد از پی یک نظاره بر در او سال ها انتظار باید کرد تا کند یار روی در رویت دلت آیینه وار باید کرد تات در بوته زار بگدازد قلب خود را عیار باید کرد تا نهد بر سرت عزیزی پای خویش، چون خاک خوار باید کرد ور تو خود را ز خاک به دانی خود تو را سنگسار باید کرد تا دهی بوسه بر کف پایش خویشتن را غبار باید کرد دشمنی کت ز دوست وا دارد زودت از وی فرار باید کرد ور ز چشمت نهان بود دشمن پس دو چشمت چهار باید کرد دشمن خود تویی، چو در نگری با خودت کارزار باید کرد چون عراقی ز دست خود فریاد هر دمت صدهزار باید کرد شیخ فخرالدین عراقی