کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر که را جام می به دست افتاد

    رند و قلاش و می‌پرست افتاد

    دل و دین و خرد زدست بداد

    هر که را جرعه‌ای به دست افتاد

    چشم میگون یار هر که بدید

    ناچشیده شراب، مست افتاد

    وانکه دل بست در سر زلفش

    ماهی‌آسا، میان شست افتاد

    لشکر عشق باز بیرون تاخت

    قلب عشاق را شکست افتاد

    عاشقی کز سر جهان برخاست

    زود با دوستش نشست افتاد

    هر که پا بر سر جهان ننهاد

    همت او عظیم پست افتاد

    سر جان و جهان ندارد آنک:

    در سرش بادهٔ الست افتاد

    وآنکه از دست خود خلاص نیافت

    در ره عشق پای‌بست افتاد

    هان، عراقی، ببر ز هستی خویش

    نیستی بهره‌ات ز هست افتاد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha