کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر شب دل پر خونم بر خاک درت افتد

    باشد که چو روز آید بروی گذرت افتد

    زیبد که ز درگاهت نومید نگردد باز

    آن کس که به امیدی بر خاک درت افتد

    آیم به درت افتم، تا جور کنی کمتر

    از بخت بدم گویی خود بیشترت افتد

    من خاک شوم، جانا، در رهگذرت افتم

    آخر به غلط روزی بر من گذرت افتد

    گفتم که: بده دادم، بیداد فزون کردی

    بد رفت، ندانستم، گفتم: مگرت افتد

    در عمر اگر یک دم خواهی که دهی دادم

    ناگاه چو وابینی رایی دگرت افتد

    کم نال، عراقی، زانک این قصهٔ درد تو

    گر شرح دهی عمری، هم مختصرت افتد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha