کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    باز هجر یار دامانم گرفت

    باز دست غم گریبانم گرفت

    چنگ در دامان وصلش می‌زدم

    هجرش اندر تاخت، دامانم گرفت

    جان ز تن از غصه بیرون خواست شد

    محنت آمد، دامن جانم گرفت

    در جهان یک دم نبودم شادمان

    زان زمان کاندوه جانانم گرفت

    آتش سوداش ناگه شعله زد

    در دل غمگین حیرانم گرفت

    تا چه بد کردم؟ که بد شد حال من

    هرچه کردم عاقبت آنم گرفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha