کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خامی سوی پالیز جان آمد که تا خربز خورد

    دیدی تو یا خود دید کس کاندر جهان خر بز خورد

    ترونده پالیز جان هر گاو و خر را کی رسد

    زان میوه‌های نادره زیرک دل و گربز خورد

    آن کس که در مغرب بود یابد خورش از اندلس

    وان کس که در مشرق بود او نعمت هرمز خورد

    چون خدمت قیصر کند او راتبه قیصر خورد

    چون چاکر اربز بود از مطبخ اربز خورد

    آن کو به غصب و دزدیی آهنگ پالیزی کند

    از داد و داور عاقبت اشکنجه‌های غز خورد

    ترک آن بود کز بیم او دیه از خراج ایمن بود

    ترک آن نباشد کز طمع سیلی هر قنسز خورد

    وان عقل پرمغزی که او در نوبهاری دررسد

    از پوست‌ها فارغ شود کی غصه قندز خورد

    صفراییی کز طبع بد از نار شیرین می‌رمد

    نار ترش خواهد ولی آن به که نار مز خورد

    خامش نخواهد خورد خود این راح‌های روح را

    آن کس که از جوع البقر ده مرده ماش و رز خورد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha