کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو سحرگاه ز گلشن مه عیار برآمد

    چه بسی نعره مستان که ز گلزار برآمد

    ز رخ ماه خصالش ز لطیفی وصالش

    همه را بخت فزون شد همه را کار برآمد

    ز دو صد روضه رضوان ز دو صد چشمه حیوان

    دو هزاران گل خندان ز دل خار برآمد

    غم چون دزد که در دل همه شب دارد منزل

    به کف شحنه وصلش به سر دار برآمد

    ز پس ظلم رسیده همه امید بریده

    مثل دولت تابان دل بیدار برآمد

    تن و جان از پس پیری ز وصالش چه جوان شد

    همه را بعد کسادی چه خریدار برآمد

    چو صلاح دل و دین را همه دیدیت بگویید

    که چه خورشید عجایب که ز اسرار برآمد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha