کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    این عشق جمله عاقل و بیدار می‌کشد

    بی تیغ می‌برد سر و بی‌دار می‌کشد

    مهمان او شدیم که مهمان همی‌خورد

    یار کسی شدیم که او یار می‌کشد

    چون یوسفی بدید چو گرگان همی‌درد

    چونمؤمنی بدید چو کفار می‌کشد

    ما دل نهاده‌ایم که دلداریی کند

    یا گر کشد به رحم و به هنجار می‌کشد

    نی نی که کشته را دم او جان همی‌دهد

    گر چه به غمزه عاشق بسیار می‌کشد

    هل تا کشد تو را نه که آب حیات اوست

    تلخی مکن که دوست عسل وار می‌کشد

    همت بلند دار که آن عشق همتی

    شاهان برگزیده و احرار می‌کشد

    ما چون شبیم ظل زمین و وی آفتاب

    شب را به تیغ صبح گهردار می‌کشد

    زنگی شب ببرد چو طرار عقل ما

    شحنه صبوح آمد و طرار می‌کشد

    شب شرق تا به غرب گرفته سپاه زنگ

    رومی روزشان به یکی بار می‌کشد

    حاصل مرا چو بلبل مستی ز گلشنیست

    چون بلبلم جدایی گلزار می‌کشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha