کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بار دگر آمدیم تا شود اقبال شاد

    دولت بار دگر در رخ ما رو گشاد

    سرمه کشید این جهان باز ز دیدار ما

    گشت جهان تازه روی چشم بدش دور باد

    عشق ز زنجیر خویش جست و خرد را گرفت

    عقل ز دستان عشق ناله کنان داد داد

    مریم عشق قدیم زاد مسیحی عجب

    داد نیابد خرد چونک چنین فتنه زاد

    باز دو صد قرص ماه بر سر آن خوان شکست

    دل چو چنین خوان بدید پای به خون درنهاد

    دولت بشتافته‌ست چون نظرت تافته‌ست

    تا که بقا یافته‌ست عاشق کون و فساد

    مفخر تبریزیان شمس حق ای خوش نشان

    عالم ای شاه جان بی‌رخ خوبت مباد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha