کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز سر بگیرم عیشی چو پا به گنج فروشد

    ز روی پشت و پناهی که پشت‌ها همه رو شد

    دگر نشینم هرگز برای دل که برآید

    کجا برآید آن دل که کوی عشق فروشد

    موکلان چو آتش ز عشق سوی من آیند

    به سوی عشق گریزم که جمله فتنه از او شد

    که در سرم ز شرابش نه چشم ماند نه خوابش

    به دست ساقی نابش مگر سرم چو کدو شد

    به خوان عشق نشستم چشیدم از نمک او

    چو لقمه کردم خود را مرا چو عشق گلو شد

    سبو به دست دویدم به جویبار معانی

    که آب گشت سبویم چو آب جان به سبو شد

    نماز شام برفتم به سوی طرفه رومی

    چو دید بر در خویشم ز بام زود فروشد

    سر از دریچه برون کرد چو شعله‌های منور

    که بام و خانه و بنده به جملگی همه او شد

    نهیم دست دهان بر که نازکست معانی

    ز شمس مفخر تبریز سوخت جان و همو شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha