کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عشق را جان بی‌قرار بود

    یاد جان پیش عشق عار بود

    سر و جان پیش او حقیر بود

    هر که را در سر این خمار بود

    همه بر قلب می‌زند عاشق

    اندر آن صف که کارزار بود

    نکند جانب گریز نظر

    گر چه شمشیر صد هزار بود

    عشق خود مرغزار شیرانست

    کی سگی شیر مرغزار بود

    عشق جان‌ها در آستین دارد

    در ره عشق جان نثار بود

    نام و ناموس و شرم و اندیشه

    پیش جاروبشان غبار بود

    همه کس را شکار کرد بلا

    عاشقان را بلا شکار بود

    مر بلا را چنان به جان بخرند

    کان بلا نیز شرمسار بود

    جان عشق است شه صلاح الدین

    کو ز اسرار کردگار بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha