کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دوست همان به که بلاکش بود

    عود همان به که در آتش بود

    جام جفا باشد دشوارخوار

    چون ز کف دوست بود خوش بود

    زهر بنوش از قدحی کان قدح

    از کرم و لطف منقش بود

    عشق خلیلست درآ در میان

    غم مخور ار زیر تو آتش بود

    سرد شود آتش پیش خلیل

    بید و گل و سنبله کش بود

    در خم چوگانش یکی گوی شو

    تا که فلک زیر تو مفرش بود

    رقص کنان گوی اگر چه ز زخم

    در غم و در کوب و کشاکش بود

    سابق میدان بود او لاجرم

    قبله هر فارس مه وش بود

    چونک تراشیده شده‌ست او تمام

    رست از آن غم که تراشش بود

    هر کی مشوش بود او ایمنست

    گر دو جهان جمله مشوش بود

    مفخر تبریز تو را شمس دین

    شرق نه در پنج و نه در شش بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha