کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به روز مرگ چو تابوت من روان باشد

    گمان مبر که مرا درد این جهان باشد

    برای من مگری و مگو دریغ دریغ

    به دوغ دیو درافتی دریغ آن باشد

    جنازه‌ام چو ببینی مگو فراق فراق

    مرا وصال و ملاقات آن زمان باشد

    مرا به گور سپاری مگو وداع وداع

    که گور پرده جمعیت جنان باشد

    فروشدن چو بدیدی برآمدن بنگر

    غروب شمس و قمر را چرا زبان باشد

    تو را غروب نماید ولی شروق بود

    لحد چو حبس نماید خلاص جان باشد

    کدام دانه فرورفت در زمین که نرست

    چرا به دانه انسانت این گمان باشد

    کدام دلو فرورفت و پر برون نامد

    ز چاه یوسف جان را چرا فغان باشد

    دهان چو بستی از این سوی آن طرف بگشا

    که های هوی تو در جو لامکان باشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha