کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر آن نوی که رسد سوی تو قدید شود

    چو آب پاک که در تن رود پلید شود

    ز شیر دیو مزیدی مزید تو هم از اوست

    که بایزید از این شیردان یزید شود

    مرید خواند خداوند دیو وسوسه را

    که هر که خورد دم او چو او مرید شود

    چو مشرقست و چو مغرب مثال این دو جهان

    بدین قریب شود مرد زان بعید شود

    هر آن دلی که بشورید و قی شدش آن شیر

    ز شورش و قی آن شیر بوسعید شود

    هر آنک صدر رها کرد و خاک این در شد

    هزار قفل گران را دلش کلید شود

    ترش ترش تو به خسرو مگو که شیرین کو

    پدید آید چون خواجه ناپدید شود

    چو غوره رست ز خامی خویش شد شیرین

    چو ماه روزه به پایان رسید عید شود

    خموش آینه منمای در ولایت زنگ

    نما به قیصر رومش که تا مرید شود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha