کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خفته نمود دلبر گفتم ز باغ زود

    شفتالوی بدزدم او خود نخفته بود

    خندید و گفت روبه آخر به زیرکی

    از دست شیر صید کجا سهل درربود

    مر ابر را که دوشد و آن جا که دررسد

    الا مگر که ابر نماید به خویش جود

    معدوم را کجاست به ایجاد دست و پا

    فضل خدای بخشد معدوم را وجود

    معدوم وار بنشین زیرا که در نماز

    داد سلام نبود الا که در قعود

    بر آتش آب چیره بود از فروتنی

    کآتش قیام دارد و آب است در سجود

    چون لب خموش باشد دل صدزبان شود

    خاموش چند چند بخواهیش آزمود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha