کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    صنما سپاه عشقت به حصار دل درآمد

    بگذر بدین حوالی که جهان به هم برآمد

    به دو چشم نرگسینت به دو لعل شکرینت

    به دو زلف عنبرینت که کساد عنبر آمد

    به پلنگ عزت تو به نهنگ غیرت تو

    به خدنگ غمزه تو که هزار لشکر آمد

    به حق دل لطیفی خوش و مقبل و ظریفی

    که بر او وظیفه تو ابدا مقرر آمد

    که خلیل حق که دستش همه سال بت شکستی

    به خیال خانه تو شب و روز بتگر آمد

    تو مپرس حال مجنون که ز دست رفت لیلی

    تو مپرس حال آزر که خلیل آزر آمد

    به جهانیان نماید تن مرده زنده کردن

    چو مسیح خوبی تو سوی گور عازر آمد

    چه خوش است داغ عشقت که ز داغ عشق هر جان

    ز خراج و عشر و سخره ابدا محرر آمد

    به سوار روح بنگر منگر به گرد قالب

    که غبار از سواری حسن و منور آمد

    ز حجاب گل دلا تو به جهان نظاره‌ای کن

    که پس گل مشبک دو هزار منظر آمد

    دو سه بیت ماند باقی تو بگو که از تو خوشتر

    که ز ابر منطق تو دل و سینه اخضر آمد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha