کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عشق اکنون مهربانی می‌کند

    جان جان امروز جانی می‌کند

    در شعاع آفتاب معرفت

    ذره ذره غیب دانی می‌کند

    کیمیای کیمیاسازست عشق

    خاک را گنج معانی می‌کند

    گاه درها می‌گشاید بر فلک

    گه خرد را نردبانی می‌کند

    گه چو صهبا بزم شادی می‌نهد

    گه چو دریا درفشانی می‌کند

    گه چو روح الله طبیبی می‌شود

    گه خلیلش میزبانی می‌کند

    اعتمادی دارد او بر عشق دوست

    گر سماع لن ترانی می‌کند

    اندر این طوفان که خونست آب او

    لطف خود را نوح ثانی می‌کند

    بانگ انانستعین ما شنید

    لطف و داد و مستعانی می‌کند

    چون قرین شد عشق او با جان‌ها

    مو به مو صاحب قرانی می‌کند

    ارمغان‌های غریب آورده است

    قسمت آن ارمغانی می‌کند

    هر که می‌بندد ره عشاق را

    جاهلی و قلتبانی می‌کند

    سرنگون اندررود در آب شور

    هر که چون لنگر گرانی می‌کند

    تا چه خوردست این دهان کز ذوق آن

    اقتضای بی‌زبانی می‌کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha