به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
گفتی که در چه کاری با تو چه کار ماند
کاری که بیتو گیرم والله که زار ماند
گر خمر خلد نوشم با جامهای زرین
جمله صداع گردد جمله خمار ماند
در کارگاه عشقت بیتو هر آنچ بافم
والله نه پود ماند والله نه تار ماند
تو جوی بیکرانی پیشت جهان چو پولی
حاشا که با چنین جو بر پل گذار ماند
عالم چهار فصلست فصلی خلاف فصلی
با جنگ چار دشمن هرگز قرار ماند
پیش آ بهار خوبی تو اصل فصلهایی
تا فصلها بسوزد جمله بهار ماند
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.