کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عید بگذشت و همه خلق سوی کار شدند

    زیرکان از پی سرمایه به بازار شدند

    عاشقان را چو همه پیشه و بازار تویی

    عاشقان از جز بازار تو بیزار شدند

    سفها سوی مجالس گرو فرج و گلو

    فقها سوی مدارس پی تکرار شدند

    همه از سلسله عشق تو دیوانه شدند

    همه از نرگس مخمور تو خمار شدند

    دست و پاشان تو شکستی چو نه پا ماند و نه دست

    پر گشادند و همه جعفر طیار شدند

    صدقات شه ما حصه درویشانست

    عاشقان حصه بر آن رخ و رخسار شدند

    ما چو خورشیدپرستان همه صحرا کوبیم

    سایه جویان چو زنان در پس دیوار شدند

    تو که در سایه مخلوقی و او دیواریست

    ور نه ز آسیب اجل چون همه مردار شدند

    جان چه کار آید اگر پیش تو قربان نشود

    جان کنون شد که چو منصور سوی دار شدند

    همه سوگند بخورده که دگر دم نزنند

    مست گشتند صبوحی سوی گفتار شدند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha