کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ما نه زان محتشمانیم که ساغر گیرند

    و نه زان مفلسکان که بز لاغر گیرند

    ما از آن سوختگانیم که از لذت سوز

    آب حیوان بهلند و پی آذر گیرند

    چو مه از روزن هر خانه که اندرتابیم

    از ضیا شب صفتان جمله ره در گیرند

    ناامیدان که فلک ساغر ایشان بشکست

    چو ببینند رخ ما طرب از سر گیرند

    آنک زین جرعه کشد جمله جهانش نکشد

    مگر او را به گلیم از بر ما برگیرند

    هر کی او گرم شد این جا نشود غره کس

    اگرش سردمزاجان همه در زر گیرند

    در فروبند و بده باده که آن وقت رسید

    زردرویان تو را که می احمر گیرند

    به یکی دست می خالص ایمان نوشند

    به یکی دست دگر پرچم کافر گیرند

    آب ماییم به هر جا که بگردد چرخی

    عود ماییم به هر سور که مجمر گیرند

    پس این پرده ازرق صنمی مه روییست

    که ز نور رخش انجم همه زیور گیرند

    ز احتراقات و ز تربیع و نحوست برهند

    اگر او را سحری گوشه چادر گیرند

    تو دورای و دودلی و دل صاف آن‌ها راست

    که دل خود بهلند و دل دلبر گیرند

    خمش ای عقل عطارد که در این مجلس عشق

    حلقه زهره بیانت همه تسخر گیرند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha