کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرا عهدیست با شادی که شادی آن من باشد

    مرا قولیست با جانان که جانان جان من باشد

    به خط خویشتن فرمان به دستم داد آن سلطان

    که تا تختست و تا بختست او سلطان من باشد

    اگر هشیار اگر مستم نگیرد غیر او دستم

    وگر من دست خود خستم همو درمان من باشد

    چه زهره دارد اندیشه که گرد شهر من گردد

    کی قصد ملک من دارد چو او خاقان من باشد

    نبیند روی من زردی به اقبال لب لعلش

    بمیرد پیش من رستم چو از دستان من باشد

    بدرم زهره زهره خراشم ماه را چهره

    برم از آسمان مهره چو او کیوان من باشد

    بدرم جبه مه را بریزم ساغر شه را

    وگر خواهند تاوانم همو تاوان من باشد

    چراغ چرخ گردونم چو اجری خوار خورشیدم

    امیر گوی و چوگانم چو دل میدان من باشد

    منم مصر و شکرخانه چو یوسف در برم گیرم

    چه جویم ملک کنعان را چو او کنعان من باشد

    زهی حاضر زهی ناظر زهی حافظ زهی ناصر

    زهی الزام هر منکر چو او برهان من باشد

    یکی جانیست در عالم که ننگش آید از صورت

    بپوشد صورت انسان ولی انسان من باشد

    سر ما هست و من مجنون مجنبانید زنجیرم

    مرا هر دم سر مه شد چو مه بر خوان من باشد

    سخن بخش زبان من چو باشد شمس تبریزی

    تو خامش تا زبان‌ها خود چو دل جنبان من باشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha