به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

مولانا بلخی

مولانا بلخیغزلیات مولانا - حرف (د)غزل شمارهٔ ۶۲۳: عاشق شده ای ای دل سودات مبارک باد

2670عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

عاشق شده ای ای دل سودات مبارک باد

از جا و مکان رستی آن جات مبارک باد

از هر دو جهان بگذر تنها زن و تنها خور

تا ملک ملک گویند تنهات مبارک باد

ای پیش رو مردی امروز تو برخوردی

ای زاهد فردایی فردات مبارک باد

کفرت همگی دین شد تلخت همه شیرین شد

حلوا شده‌ای کلی حلوات مبارک باد

در خانقه سینه غوغاست فقیران را

ای سینه بی‌کینه غوغات مبارک باد

این دیده دل دیده اشکی بد و دریا شد

دریاش همی‌گوید دریات مبارک باد

ای عاشق پنهانی آن یار قرینت باد

ای طالب بالایی بالات مبارک باد

ای جان پسندیده جوییده و کوشیده

پرهات بروییده پرهات مبارک باد

خامش کن و پنهان کن بازار نکو کردی

کالای عجب بردی کالات مبارک باد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1غزل شمارهٔ ۶۲۲: جان پیش تو هر ساعت می‌ریزد و ...2غزل شمارهٔ ۶۲۳: عاشق شده ای ای دل سودات مبارک ...3غزل شمارهٔ ۶۲۴: هر ذره که بر بالا می‌نوشد و پ ...4غزل شمارهٔ ۶۲۵: گر ماه شب افروزان روپوش روا د ...5غزل شمارهٔ ۶۲۶: هر کآتش من دارد او خرقه ز من ...6غزل شمارهٔ ۶۲۷: عاشق به سوی عاشق زنجیر همی‌در ...7غزل شمارهٔ ۶۲۸: ای دوست شکر بهتر یا آنک شکر س ...8غزل شمارهٔ ۶۲۹: عاشق چو منی باید می‌سوزد و می ...9غزل شمارهٔ ۶۳۰: گر دیو و پری حارس باتیغ و سپر ...10غزل شمارهٔ ۶۳۱: نومید مشو جانا کاومید پدید آم ...11غزل شمارهٔ ۶۳۲: عید آمد و عید آمد وان بخت سعی ...12غزل شمارهٔ ۶۳۳: شمس و قمرم آمد سمع و بصرم آمد 13غزل شمارهٔ ۶۳۴: نک ماه رجب آمد تا ماه عجب بین ...14غزل شمارهٔ ۶۳۵: مستان می ما را هم ساقی ما بای ...15غزل شمارهٔ ۶۳۶: بمیرید بمیرید در این عشق بمیر ...16غزل شمارهٔ ۶۳۷: برانید برانید که تا بازنمانید 17غزل شمارهٔ ۶۳۸: ملولان همه رفتند در خانه ببند ...18غزل شمارهٔ ۶۳۹: آن سرخ قبایی که چو مه پار برآ ...19غزل شمارهٔ ۶۴۰: تا باد سعادت ز محمد خبر افکند 20غزل شمارهٔ ۶۴۱: در حلقه عشاق به ناگه خبر افتا ...21غزل شمارهٔ ۶۴۲: در خانه نشسته بت عیار کی دارد 22غزل شمارهٔ ۶۴۳: در کوی خرابات مرا عشق کشان کر ...23غزل شمارهٔ ۶۴۴: تا نقش تو در سینه ما خانه نشی ...24غزل شمارهٔ ۶۴۵: بار دگر آن آب به دولاب درآمد 25غزل شمارهٔ ۶۴۶: بار دگر آن مست به بازار درآمد 26غزل شمارهٔ ۶۴۷: تدبیر کند بنده و تقدیر نداند 27غزل شمارهٔ ۶۴۸: ای قوم به حج رفته کجایید کجای ...28غزل شمارهٔ ۶۴۹: بر چرخ سحرگاه یکی ماه عیان شد 29غزل شمارهٔ ۶۵۰: آن سرخ قبایی که چو مه پار برآ ...30غزل شمارهٔ ۶۵۱: مهتاب برآمد کلک از گور برآمد 31غزل شمارهٔ ۶۵۲: تدبیر کند بنده و تقدیر نداند 32غزل شمارهٔ ۶۵۳: چون بر رخ ما عکس جمال تو برآی ...33غزل شمارهٔ ۶۵۴: هر نکته که از زهر اجل تلختر آ ...34غزل شمارهٔ ۶۵۵: از بهر خدا عشق دگر یار مدارید 35غزل شمارهٔ ۶۵۶: مرغان که کنون از قفس خویش جدا ...36غزل شمارهٔ ۶۵۷: گر یک سر موی از رخ تو روی نما ...37غزل شمارهٔ ۶۵۸: بگو دل را که گرد غم نگردد 38غزل شمارهٔ ۶۵۹: دلم امروز خوی یار دارد 39غزل شمارهٔ ۶۶۰: نثرنا فی ربیع الوصل بالورد 40غزل شمارهٔ ۶۶۱: بیا ای زیرک و بر گول می‌خند 41غزل شمارهٔ ۶۶۲: اگر عالم همه پرخار باشد 42غزل شمارهٔ ۶۶۳: تویی نقشی که جان‌ها برنتابد 43غزل شمارهٔ ۶۶۴: دلی دارم که گرد غم نگردد 44غزل شمارهٔ ۶۶۵: خنک جانی که او یاری پسندد 45غزل شمارهٔ ۶۶۶: چمن جز عشق تو کاری ندارد 46غزل شمارهٔ ۶۶۷: سماع صوفیان می درنگیرد 47غزل شمارهٔ ۶۶۸: رجب بیرون شد و شعبان درآمد 48غزل شمارهٔ ۶۶۹: چو شب شد جملگان در خواب رفتند 49غزل شمارهٔ ۶۷۰: پریر آن چهره یارم چه خوش بود 50غزل شمارهٔ ۶۷۱: دلم را ناله سرنای باید 51غزل شمارهٔ ۶۷۲: بگویم خفیه تا خواجه نرنجد 52غزل شمارهٔ ۶۷۳: کسی کز غمزه‌ای صد عقل بندد 53غزل شمارهٔ ۶۷۴: چنان کز غم دل دانا گریزد 54غزل شمارهٔ ۶۷۵: هر آن دل‌ها که بی‌تو شاد باشد 55غزل شمارهٔ ۶۷۶: سگ ار چه بی‌فغان و شر نباشد 56غزل شمارهٔ ۶۷۷: عجب آن دلبر زیبا کجا شد 57غزل شمارهٔ ۶۷۸: به صورت یار من چون خشمگین شد 58غزل شمارهٔ ۶۷۹: چو دیوم عاشق آن یک پری شد 59غزل شمارهٔ ۶۸۰: نگارا مردگان از جان چه دانند 60غزل شمارهٔ ۶۸۱: کسی که غیر این سوداش نبود 61غزل شمارهٔ ۶۸۲: یکی لحظه از او دوری نباید 62غزل شمارهٔ ۶۸۳: ز خاک من اگر گندم برآید 63غزل شمارهٔ ۶۸۴: ز رویت دسته گل می‌توان کرد 64غزل شمارهٔ ۶۸۵: دل با دل دوست در حنین باشد 65غزل شمارهٔ ۶۸۶: ای مطرب جان چو دف به دست آمد 66غزل شمارهٔ ۶۸۷: کی باشد کاین قفس چمن گردد 67غزل شمارهٔ ۶۸۸: روی تو به رنگریز کان ماند 68غزل شمارهٔ ۶۸۹: دوش از بت من جهان چه می‌شد 69غزل شمارهٔ ۶۹۰: ای عشق که جمله از تو شادند 70غزل شمارهٔ ۶۹۱: هر چند که بلبلان گزینند 71غزل شمارهٔ ۶۹۲: رفتیم بقیه را بقا باد 72غزل شمارهٔ ۶۹۳: جانی که ز نور مصطفی زاد 73غزل شمارهٔ ۶۹۴: آن کز دهن تو رنگ دارد 74غزل شمارهٔ ۶۹۵: این قافله بار ما ندارد 75غزل شمارهٔ ۶۹۶: بیچاره کسی که زر ندارد 76غزل شمارهٔ ۶۹۷: دل بی‌لطف تو جان ندارد 77غزل شمارهٔ ۶۹۸: آن کس که ز تو نشان ندارد 78غزل شمارهٔ ۶۹۹: بیچاره کسی که می ندارد 79غزل شمارهٔ ۷۰۰: آن خواجه خوش لقا چه دارد 80غزل شمارهٔ ۷۰۱: آن خواجه خوش لقا چه دارد 81غزل شمارهٔ ۷۰۲: پرکندگی از نفاق خیزد 82غزل شمارهٔ ۷۰۳: آن کس که ز جان خود نترسد 83غزل شمارهٔ ۷۰۴: آن جا که چو تو نگار باشد 84غزل شمارهٔ ۷۰۵: ای کز تو همه جفا وفا شد 85غزل شمارهٔ ۷۰۶: روزم به عیادت شب آمد 86غزل شمارهٔ ۷۰۷: آن یوسف خوش عذار آمد 87غزل شمارهٔ ۷۰۸: برخیز که ساقی اندرآمد 88غزل شمارهٔ ۷۰۹: جان از سفر دراز آمد 89غزل شمارهٔ ۷۱۰: آن شعله نور می‌خرامد 90غزل شمارهٔ ۷۱۱: امروز نگار ما نیامد 91غزل شمارهٔ ۷۱۲: خوش باش که هر که راز داند 92غزل شمارهٔ ۷۱۳: ساقی زان می که می‌چریدند 93غزل شمارهٔ ۷۱۴: اول نظر ار چه سرسری بود 94غزل شمارهٔ ۷۱۵: اول نظر ار چه سرسری بود 95غزل شمارهٔ ۷۱۶: دیر آمده‌ای سفر مکن زود 96غزل شمارهٔ ۷۱۷: آن کس که به بندگیت آید 97غزل شمارهٔ ۷۱۸: آخر گهر وفا ببارید 98غزل شمارهٔ ۷۱۹: ای اهل صبوح در چه کارید 99غزل شمارهٔ ۷۲۰: از بهر چه در غم و زحیرید 100غزل شمارهٔ ۷۲۱: هر سینه که سیمبر ندارد 101غزل شمارهٔ ۷۲۲: ما مست شدیم و دل جدا شد 102غزل شمارهٔ ۷۲۳: ساقی برخیز کان مه آمد 103غزل شمارهٔ ۷۲۴: گرمابه دهر جان فزا بود 104غزل شمارهٔ ۷۲۵: کس با چو تو یار راز گوید 105غزل شمارهٔ ۷۲۶: شب رفت حریفکان کجایید 106غزل شمارهٔ ۷۲۷: از دلبر ما نشان کی دارد 107غزل شمارهٔ ۷۲۸: دشمن خویشیم و یار آنک ما را م ...108غزل شمارهٔ ۷۲۹: اینک آن جویی که چرخ سبز را گر ...109غزل شمارهٔ ۷۳۰: اینک آن مرغان که ایشان بیضه‌ه ...110غزل شمارهٔ ۷۳۱: پیش از آن کاندر جهان باغ و می ...111غزل شمارهٔ ۷۳۲: دی میان عاشقان ساقی و مطرب می ...112غزل شمارهٔ ۷۳۳: ذره ذره آفتاب عشق دردی خوار ب ...113غزل شمارهٔ ۷۳۴: مطربا این پرده زن کز رهزنان ف ...114غزل شمارهٔ ۷۳۵: دوش آمد پیل ما را باز هندستان ...115غزل شمارهٔ ۷۳۶: گر یکی شاخی شکستم من ز گلزاری ...116غزل شمارهٔ ۷۳۷: نام آن کس بر که مرده از جمالش ...117غزل شمارهٔ ۷۳۸: مطربم سرمست شد انگشت بر رق می ...118غزل شمارهٔ ۷۳۹: قند بگشا ای صنم تا عیش را شیر ...119غزل شمارهٔ ۷۴۰: مشک و عنبر گر ز مشک زلف یارم ...120غزل شمارهٔ ۷۴۱: پنج در چه فایده چون هجر را شش ...121غزل شمارهٔ ۷۴۲: عشق عاشق را ز غیرت نیک دشمن ر ...122غزل شمارهٔ ۷۴۳: آن زمانی را که چشم از چشم او ...123غزل شمارهٔ ۷۴۴: رو ترش کردی مگر دی باده‌ات گی ...124غزل شمارهٔ ۷۴۵: آمدم تا رو نهم بر خاک پای یار ...125غزل شمارهٔ ۷۴۶: برنشست آن شاه عشق و دام ظلمت ...126غزل شمارهٔ ۷۴۷: ای طربناکان ز مطرب التماس می‌ ...127غزل شمارهٔ ۷۴۸: فخر جمله ساقیانی ساغرت در کار ...128غزل شمارهٔ ۷۴۹: مست آمد دلبرم تا دل برد از با ...129غزل شمارهٔ ۷۵۰: شاد شد جانم که چشمت وعده احسا ...130غزل شمارهٔ ۷۵۱: هر زمان کز غیب عشق یار ما خنج ...131غزل شمارهٔ ۷۵۲: هم دلم ره می‌نماید هم دلم ره ...132غزل شمارهٔ ۷۵۳: هم لبان می‌فروشت باده را ارزا ...133غزل شمارهٔ ۷۵۴: می‌خرامد آفتاب خوبرویان ره کن ...134غزل شمارهٔ ۷۵۵: شاه ما از جمله شاهان پیش بود ...135غزل شمارهٔ ۷۵۶: علتی باشد که آن اندر بهاران ب ...136غزل شمارهٔ ۷۵۷: وصف آن مخدوم می‌کن گر چه می‌ر ...137غزل شمارهٔ ۷۵۸: دل من کار تو دارد گل و گلنار ...138غزل شمارهٔ ۷۵۹: دل من رای تو دارد سر سودای تو ...139غزل شمارهٔ ۷۶۰: خنک آن کس که چو ما شد همه تسل ...140غزل شمارهٔ ۷۶۱: چو سحرگاه ز گلشن مه عیار برآم ...141غزل شمارهٔ ۷۶۲: بدرد مرده کفن را به سر گور بر ...142غزل شمارهٔ ۷۶۳: خنک آن کس که چو ما شد همگی لط ...143غزل شمارهٔ ۷۶۴: مشو ای دل تو دگرگون که دل یار ...144غزل شمارهٔ ۷۶۵: هله نومید نباشی که تو را یار ...145غزل شمارهٔ ۷۶۶: خضری که عمر ز آبت بکشد دراز گ ...146غزل شمارهٔ ۷۶۷: صنما جفا رها کن کرم این روا ن ...147غزل شمارهٔ ۷۶۸: چمنی که جمله گل‌ها به پناه او ...148غزل شمارهٔ ۷۶۹: چه توقفست زین پس همه کاروان ر ...149غزل شمارهٔ ۷۷۰: همه را بیازمودم ز تو خوشترم ن ...150غزل شمارهٔ ۷۷۱: هله عاشقان بکوشید که چو جسم و ...151غزل شمارهٔ ۷۷۲: صنما سپاه عشقت به حصار دل درآ ...152غزل شمارهٔ ۷۷۳: سحری چو شاه خوبان به وثاق ما ...153غزل شمارهٔ ۷۷۴: به میان دل خیال مه دلگشا درآم ...154غزل شمارهٔ ۷۷۵: هله هش دار که در شهر دو سه طر ...155غزل شمارهٔ ۷۷۶: عاشقان بر درت از اشک چو باران ...156غزل شمارهٔ ۷۷۷: ای خدایی که چو حاجات به تو بر ...157غزل شمارهٔ ۷۷۸: از دلم صورت آن خوب ختن می‌نرو ...158غزل شمارهٔ ۷۷۹: همه خفتند و من دلشده را خواب ...159غزل شمارهٔ ۷۸۰: بر سر آتش تو سوختم و دود نکرد 160غزل شمارهٔ ۷۸۱: در دلم چون غمت ای سرو روان بر ...161غزل شمارهٔ ۷۸۲: خبرت هست که در شهر شکر ارزان ...162غزل شمارهٔ ۷۸۳: ای دریغا که حریفان همه سر بنه ...163غزل شمارهٔ ۷۸۴: عید بگذشت و همه خلق سوی کار ش ...164غزل شمارهٔ ۷۸۵: ما نه زان محتشمانیم که ساغر گ ...165غزل شمارهٔ ۷۸۶: آنک عکس رخ او راه ثریا بزند 166غزل شمارهٔ ۷۸۷: آنچ روی تو کند نور رخ خور نکن ...167غزل شمارهٔ ۷۸۸: آه کان طوطی دل بی‌شکرستان چه ...168غزل شمارهٔ ۷۸۹: از دلم صورت آن خوب ختن می‌نرو ...169غزل شمارهٔ ۷۹۰: واقف سرمد تا مدرسه عشق گشود 170غزل شمارهٔ ۷۹۱: این کبوتربچه هم عزم هوا کرد و ...171غزل شمارهٔ ۷۹۲: هله پیوسته سرت سبز و لبت خندا ...172غزل شمارهٔ ۷۹۳: هست مستی که مرا جانب میخانه ب ...173غزل شمارهٔ ۷۹۴: هر کی از حلقه ما جای دگر بگری ...174غزل شمارهٔ ۷۹۵: وقت آن شد که ز خورشید ضیایی ب ...175غزل شمارهٔ ۷۹۶: وای آن دل که بدو از تو نشانی ...176غزل شمارهٔ ۷۹۷: ز اول روز که مخموری مستان باش ...177غزل شمارهٔ ۷۹۸: ننگ عالم شدن از بهر تو ننگی ن ...178غزل شمارهٔ ۷۹۹: سفره کهنه کجا درخور نان تو بو ...179غزل شمارهٔ ۸۰۰: گر نخسبی ز تواضع شبکی جان چه ...180غزل شمارهٔ ۸۰۱: عشرتی هست در این گوشه غنیمت د ...181غزل شمارهٔ ۸۰۲: می‌رسد یوسف مصری همه اقرار ده ...182غزل شمارهٔ ۸۰۳: بر سر کوی تو عقل از سر جان بر ...183غزل شمارهٔ ۸۰۴: صنما گر ز خط و خال تو فرمان آ ...184غزل شمارهٔ ۸۰۵: یا رب این بوی که امروز به ما ...185غزل شمارهٔ ۸۰۶: یا رب این بوی خوش از روضه جان ...186غزل شمارهٔ ۸۰۷: لحظه‌ای قصه کنان قصه تبریز کن ...187غزل شمارهٔ ۸۰۸: عید بگذشت و همه خلق سوی کار ش ...188غزل شمارهٔ ۸۰۹: طرفه گرمابه بانی کو ز خلوت بر ...189غزل شمارهٔ ۸۱۰: باز شیری با شکر آمیختند 190غزل شمارهٔ ۸۱۱: آن شکرپاسخ نباتم می‌دهد 191غزل شمارهٔ ۸۱۲: خنب‌های لایزالی جوش باد 192غزل شمارهٔ ۸۱۳: موشکی صندوق را سوراخ کرد 193غزل شمارهٔ ۸۱۴: بار دیگر یار ما هنباز کرد 194غزل شمارهٔ ۸۱۵: شهر پر شد لولیان عقل دزد 195غزل شمارهٔ ۸۱۶: خلق می‌جنبند مانا روز شد 196غزل شمارهٔ ۸۱۷: چون مرا جمعی خریدار آمدند 197غزل شمارهٔ ۸۱۸: ساقیان سرمست در کار آمدند 198غزل شمارهٔ ۸۱۹: اندک اندک جمع مستان می‌رسند 199غزل شمارهٔ ۸۲۰: هر چه آن خسرو کند شیرین کند 200غزل شمارهٔ ۸۲۱: خنده از لطفت حکایت می‌کند 201غزل شمارهٔ ۸۲۲: عشق اکنون مهربانی می‌کند 202غزل شمارهٔ ۸۲۳: عمر بر اومید فردا می‌رود 203غزل شمارهٔ ۸۲۴: عاشقان پیدا و دلبر ناپدید 204غزل شمارهٔ ۸۲۵: برنشین ای عزم و منشین ای امید 205غزل شمارهٔ ۸۲۶: ای خدا از عاشقان خشنود باد 206غزل شمارهٔ ۸۲۷: نه فلک مر عاشقان را بنده باد 207غزل شمارهٔ ۸۲۸: هر که را اسرار عشق اظهار شد 208غزل شمارهٔ ۸۲۹: هر چه دلبر کرد ناخوش چون بود 209غزل شمارهٔ ۸۳۰: صاف جان‌ها سوی گردون می‌رود 210غزل شمارهٔ ۸۳۱: هر زمان لطفت همی در پی رسد 211غزل شمارهٔ ۸۳۲: شب شد و هنگام خلوتگاه شد 212غزل شمارهٔ ۸۳۳: مرگ ما هست عروسی ابد 213غزل شمارهٔ ۸۳۴: از دل رفته نشان می‌آید 214غزل شمارهٔ ۸۳۵: گل خندان که نخندد چه کند 215غزل شمارهٔ ۸۳۶: گر نخسپی شبکی جان چه شود 216غزل شمارهٔ ۸۳۷: هر کجا بوی خدا می‌آید 217غزل شمارهٔ ۸۳۸: گر نخسپی شبکی جان چه شود 218غزل شمارهٔ ۸۳۹: خشمین بر آن کسی شو کز وی گزیر ...219غزل شمارهٔ ۸۴۰: بعد از سماع گویی کان شورها کج ...220غزل شمارهٔ ۸۴۱: باز آفتاب دولت بر آسمان برآمد 221غزل شمارهٔ ۸۴۲: آن ماه کو ز خوبی بر جمله می‌د ...222غزل شمارهٔ ۸۴۳: در عشق زنده باید کز مرده هیچ ...223غزل شمارهٔ ۸۴۴: گر ساعتی ببری ز اندیشه‌ها چه ...224غزل شمارهٔ ۸۴۵: مرغی که ناگهانی در دام ما درآ ...225غزل شمارهٔ ۸۴۶: بیمار رنج صفرا ذوق شکر نداند 226غزل شمارهٔ ۸۴۷: پیمانه ایست این جان پیمانه ای ...227غزل شمارهٔ ۸۴۸: از چشم پرخمارت دل را قرار مان ...228غزل شمارهٔ ۸۴۹: ای آن که از عزیزی در دیده جات ...229غزل شمارهٔ ۸۵۰: یک خانه پر ز مستان مستان نو ر ...230غزل شمارهٔ ۸۵۱: ای آنک پیش حسنت حوری قدم دو آ ...231غزل شمارهٔ ۸۵۲: جز لطف و جز حلاوت خود از شکر ...232غزل شمارهٔ ۸۵۳: مر بحر را ز ماهی دایم گزیر با ...233غزل شمارهٔ ۸۵۴: گفتم مکن چنین‌ها ای جان چنین ...234غزل شمارهٔ ۸۵۵: عید آمد و خوش آمد دلدار دلکش ...235غزل شمارهٔ ۸۵۶: برجه ز خواب و بنگر نک روز روش ...236غزل شمارهٔ ۸۵۷: گفتی که در چه کاری با تو چه ک ...237غزل شمارهٔ ۸۵۸: وقتی خوشست ما را لابد نبید با ...238غزل شمارهٔ ۸۵۹: نی دیده هر دلی را دیدار می‌نم ...239غزل شمارهٔ ۸۶۰: ای دل اگر کم آیی کارت کمال گی ...240غزل شمارهٔ ۸۶۱: لطفی نماند کان صنم خوش لقا نک ...241غزل شمارهٔ ۸۶۲: قومی که بر براق بصیرت سفر کنن ...242غزل شمارهٔ ۸۶۳: آتش پریر گفت نهانی به گوش دود 243غزل شمارهٔ ۸۶۴: بلبل نگر که جانب گلزار می‌رود 244غزل شمارهٔ ۸۶۵: جانا بیار باده که ایام می‌رود 245غزل شمارهٔ ۸۶۶: چندان حلاوت و مزه و مستی و گش ...246غزل شمارهٔ ۸۶۷: چندان حلاوت و مزه و مستی و گش ...247غزل شمارهٔ ۸۶۸: به حرم به خود کشید و مرا آشنا ...248غزل شمارهٔ ۸۶۹: خیاط روزگار به بالای هیچ مرد 249غزل شمارهٔ ۸۷۰: چشمم همی‌پرد مگر آن یار می‌رس ...250غزل شمارهٔ ۸۷۱: آمد بهار خرم و رحمت نثار شد 251غزل شمارهٔ ۸۷۲: این عشق جمله عاقل و بیدار می‌ ...252غزل شمارهٔ ۸۷۳: خفته نمود دلبر گفتم ز باغ زود 253غزل شمارهٔ ۸۷۴: امروز مرده بین که چه سان زنده ...254غزل شمارهٔ ۸۷۵: گر عید وصل تست منم خود غلام ع ...255غزل شمارهٔ ۸۷۶: تا چند خرقه بردرم از بیم و از ...256غزل شمارهٔ ۸۷۷: امسال بلبلان چه خبرها همی‌دهن ...257غزل شمارهٔ ۸۷۸: صحرا خوشست لیک چو خورشید فر د ...258غزل شمارهٔ ۸۷۹: صبح آمد و صحیفه مصقول برکشید 259غزل شمارهٔ ۸۸۰: صد مصر مملکت ز تعدی خراب شد 260غزل شمارهٔ ۸۸۱: آه که بار دگر آتش در من فتاد 261غزل شمارهٔ ۸۸۲: جامه سیه کرد کفر نور محمد رسی ...262غزل شمارهٔ ۸۸۳: جان من و جان تو بود یکی ز اتح ...263غزل شمارهٔ ۸۸۴: پرده دل می‌زند زهره هم از بام ...264غزل شمارهٔ ۸۸۵: بار دگر آمدیم تا شود اقبال شا ...265غزل شمارهٔ ۸۸۶: از رسن زلف تو خلق به جان آمدن ...266غزل شمارهٔ ۸۸۷: روبهکی دنبه برد شیر مگر خفته ...267غزل شمارهٔ ۸۸۸: زهره من بر فلک شکل دگر می‌رود 268غزل شمارهٔ ۸۸۹: روی تو چون روی مار خوی تو زهر ...269غزل شمارهٔ ۸۹۰: صبحدمی همچو صبح پرده ظلمت دری ...270غزل شمارهٔ ۸۹۱: دی شد و بهمن گذشت فصل بهاران ...271غزل شمارهٔ ۸۹۲: آمد شهر صیام سنجق سلطان رسید 272غزل شمارهٔ ۸۹۳: نیک بدست آنک او شد تلف نیک و ...273غزل شمارهٔ ۸۹۴: نعره آن بلبلان از سوی بستان ر ...274غزل شمارهٔ ۸۹۵: وسوسه تن گذشت غلغله جان رسید 275غزل شمارهٔ ۸۹۶: غره مشو گر ز چرخ کار تو گردد ...276غزل شمارهٔ ۸۹۷: شرح دهم من که شب از چه سیه دل ...277غزل شمارهٔ ۸۹۸: بانگ زدم من که دل مست کجا می‌ ...278غزل شمارهٔ ۸۹۹: یار مرا عارض و عذار نه این بو ...279غزل شمارهٔ ۹۰۰: بگیر دامن لطفش که ناگهان بگری ...280غزل شمارهٔ ۹۰۱: اگر دمی بنوازد مرا نگار چه با ...281غزل شمارهٔ ۹۰۲: ز سر بگیرم عیشی چو پا به گنج ...282غزل شمارهٔ ۹۰۳: اگر مرا تو نخواهی دلم تو را ن ...283غزل شمارهٔ ۹۰۴: ز باد حضرت قدسی بنفشه زار چه ...284غزل شمارهٔ ۹۰۵: شدم ز عشق به جایی که عشق نیز ...285غزل شمارهٔ ۹۰۶: گرفت خشم ز بستان سرخری و برون ...286غزل شمارهٔ ۹۰۷: مده به دست فراقت دل مرا که نش ...287غزل شمارهٔ ۹۰۸: چو درد گیرد دندان تو عدو گردد 288غزل شمارهٔ ۹۰۹: چه پادشاست که از خاک پادشا سا ...289غزل شمارهٔ ۹۱۰: بر آستانه اسرار آسمان نرسد 290غزل شمارهٔ ۹۱۱: به روز مرگ چو تابوت من روان ب ...291غزل شمارهٔ ۹۱۲: نگفتمت مرو آن جا که مبتلات کن ...292غزل شمارهٔ ۹۱۳: بگو به گوش کسانی که نور چشم م ...293غزل شمارهٔ ۹۱۴: ز بانگ پست تو ای دل بلند گشت ...294غزل شمارهٔ ۹۱۵: بیا که ساقی عشق شراب باره رسی ...295غزل شمارهٔ ۹۱۶: درخت و برگ برآید ز خاک این گو ...296غزل شمارهٔ ۹۱۷: به یارکان صفا جز می صفا مدهید 297غزل شمارهٔ ۹۱۸: چو کارزار کند شاه روم با شمشا ...298غزل شمارهٔ ۹۱۹: ببرد خواب مرا عشق و عشق خواب ...299غزل شمارهٔ ۹۲۰: کسی که عاشق آن رونق چمن باشد 300غزل شمارهٔ ۹۲۱: سخن که خیزد از جان ز جان حجاب ...301غزل شمارهٔ ۹۲۲: چو عشق را هوس بوسه و کنار بود 302غزل شمارهٔ ۹۲۳: رسید ساقی جان ما خمار خواب آل ...303غزل شمارهٔ ۹۲۴: به روح‌های مقدس ز من سلام بری ...304غزل شمارهٔ ۹۲۵: دو ماه پهلوی همدیگرند بر در ع ...305غزل شمارهٔ ۹۲۶: حبیب کعبه جانست اگر نمی‌دانید 306غزل شمارهٔ ۹۲۷: به باغ بلبل از این پس حدیث ما ...307غزل شمارهٔ ۹۲۸: هزار جان مقدس فدای روی تو باد 308غزل شمارهٔ ۹۲۹: ز عشق آن رخ خوب تو ای اصول مر ...309غزل شمارهٔ ۹۳۰: سپاس و شکر خدا را که بندها بگ ...310غزل شمارهٔ ۹۳۱: مها به دل نظری کن که دل تو را ...311غزل شمارهٔ ۹۳۲: مها به دل نظری کن که دل تو را ...312غزل شمارهٔ ۹۳۳: میان باغ گل سرخ‌های و هو دارد 313غزل شمارهٔ ۹۳۴: میان باغ گل سرخ‌های و هو دارد 314غزل شمارهٔ ۹۳۵: مکن مکن که پشیمان شوی و بد با ...315غزل شمارهٔ ۹۳۶: مرا عقیق تو باید شکر چه سود ک ...316غزل شمارهٔ ۹۳۷: فراغتی دهدم عشق تو ز خویشاوند 317غزل شمارهٔ ۹۳۸: سخن به نزد سخندان بزرگوار بود 318غزل شمارهٔ ۹۳۹: به پیش تو چه زند جان و جان کد ...319غزل شمارهٔ ۹۴۰: ربود عشق تو تسبیح و داد بیت و ...320غزل شمارهٔ ۹۴۱: ز بعد خاک شدن یا زیان بود یا ...321غزل شمارهٔ ۹۴۲: اگر مرا تو نخواهی دلم تو را خ ...322غزل شمارهٔ ۹۴۳: نماز شام چو خورشید در غروب آی ...323غزل شمارهٔ ۹۴۴: به باغ بلبل از این پس نوای ما ...324غزل شمارهٔ ۹۴۵: ندا رسید به جان‌ها که چند می‌ ...325غزل شمارهٔ ۹۴۶: میان باغ گل سرخ‌های و هو دارد 326غزل شمارهٔ ۹۴۷: مخسب شب که شبی صد هزار جان ار ...327غزل شمارهٔ ۹۴۸: کسی خراب خرابات و مست می‌باشد 328غزل شمارهٔ ۹۴۹: مرا وصال تو باید صبا چه سود ک ...329غزل شمارهٔ ۹۵۰: سپاس آن عدمی را که هست ما برب ...330غزل شمارهٔ ۹۵۱: هر آن نوی که رسد سوی تو قدید ...331غزل شمارهٔ ۹۵۲: ز شمس دین طرب نوبهار بازآید 332غزل شمارهٔ ۹۵۳: سپیده دم بدمید و سپیده می‌سای ...333غزل شمارهٔ ۹۵۴: فزود آتش من آب را خبر ببرید 334غزل شمارهٔ ۹۵۵: سلام بر تو که سین سلام بر تو ...335غزل شمارهٔ ۹۵۶: ز جان سوخته‌ام خلق را حذار کن ...336غزل شمارهٔ ۹۵۷: هزار جان مقدس فدای روی تو باد 337غزل شمارهٔ ۹۵۸: کدام لب که از او بوی جان نمی‌ ...338غزل شمارهٔ ۹۵۹: اگر دل از غم دنیا جدا توانی ک ...339غزل شمارهٔ ۹۶۰: به حارسان نکوروی من خطاب کنید 340غزل شمارهٔ ۹۶۱: جهان را بدیدم وفایی ندارد 341غزل شمارهٔ ۹۶۲: سحر این دل من ز سودا چه می‌شد 342غزل شمارهٔ ۹۶۳: دل من که باشد که تو را نباشد 343غزل شمارهٔ ۹۶۴: گفتم که ای جان خود جان چه باش ...344غزل شمارهٔ ۹۶۵: دل گردون خلل کند چو مه تو نها ...345غزل شمارهٔ ۹۶۶: دیده خون گشت و خون نمی‌خسبد 346غزل شمارهٔ ۹۶۷: رسم نو بین که شهریار نهاد 347غزل شمارهٔ ۹۶۸: سیبکی نیم سرخ و نیمی زرد 348غزل شمارهٔ ۹۶۹: سیبکی نیم سرخ و نیمی زرد 349غزل شمارهٔ ۹۷۰: دیده‌ها شب فراز باید کرد 350غزل شمارهٔ ۹۷۱: عشق تو مست و کف زنانم کرد 351غزل شمارهٔ ۹۷۲: عاشقانی که باخبر میرند 352غزل شمارهٔ ۹۷۳: صوفیان در دمی دو عید کنند 353غزل شمارهٔ ۹۷۴: گر تو را بخت یار خواهد بود 354غزل شمارهٔ ۹۷۵: آتش افکند در جهان جمشید 355غزل شمارهٔ ۹۷۶: خسروانی که فتنه‌ای چینید 356غزل شمارهٔ ۹۷۷: عید بر عاشقان مبارک باد 357غزل شمارهٔ ۹۷۸: زندگانی صدر عالی باد 358غزل شمارهٔ ۹۷۹: شاهدی بین که در زمانه بزاد 359غزل شمارهٔ ۹۸۰: مادر عشق طفل عاشق را 360غزل شمارهٔ ۹۸۱: شعر من نان مصر را ماند 361غزل شمارهٔ ۹۸۲: یوسف آخرزمان خرامان شد 362غزل شمارهٔ ۹۸۳: هر کی در ذوق عشق دنگ آمد 363غزل شمارهٔ ۹۸۴: هین که هنگام صابران آمد 364غزل شمارهٔ ۹۸۵: هر که بهر تو انتظار کند 365غزل شمارهٔ ۹۸۶: عشق را جان بی‌قرار بود 366غزل شمارهٔ ۹۸۷: هر که را ذوق دین پدید آید 367غزل شمارهٔ ۹۸۸: بوی دلدار ما نمی‌آید 368غزل شمارهٔ ۹۸۹: صبر با عشق بس نمی‌آید 369غزل شمارهٔ ۹۹۰: من بسازم ولیک کی شاید 370غزل شمارهٔ ۹۹۱: عشق جانان مرا ز جان ببرید 371غزل شمارهٔ ۹۹۲: خسروانی که فتنه‌ای چینید 372غزل شمارهٔ ۹۹۳: زان ازلی نور که پرورده‌اند 373غزل شمارهٔ ۹۹۴: دوست همان به که بلاکش بود 374غزل شمارهٔ ۹۹۵: دیدن روی تو هم از بامداد 375غزل شمارهٔ ۹۹۶: گفت کسی خواجه سنایی بمرد 376غزل شمارهٔ ۹۹۷: پیرهن یوسف و بو می‌رسد 377غزل شمارهٔ ۹۹۸: آتش عشق تو قلاووز شد 378غزل شمارهٔ ۹۹۹: از سوی دل لشکر جان آمدند 379غزل شمارهٔ ۱۰۰۰: آنچ گل سرخ قبا می‌کند 380غزل شمارهٔ ۱۰۰۱: آه در آن شمع منور چه بود 381غزل شمارهٔ ۱۰۰۲: چونک کمند تو دلم را کشید 382غزل شمارهٔ ۱۰۰۳: شاخ گلی باغ ز تو سبز و شاد 383غزل شمارهٔ ۱۰۰۴: دوش دل عربده گر با کی بود 384غزل شمارهٔ ۱۰۰۵: هر که ز عشاق گریزان شود 385غزل شمارهٔ ۱۰۰۶: عشق مرا بر همگان برگزید 386غزل شمارهٔ ۱۰۰۷: گفت کسی خواجه سنایی بمرد 387غزل شمارهٔ ۱۰۰۸: یا من نعماه غیر معدود 388غزل شمارهٔ ۱۰۰۹: طارت الکتب الکرام من کرام یا ...389غزل شمارهٔ ۱۰۱۰: من رای درا تلالا نوره وسط ال ...390غزل شمارهٔ ۱۰۱۱: میر خوبان را دگر منشور خوبی ...391غزل شمارهٔ ۱۰۱۲: یا شبه الطیف لی انت قریب بعی ...392غزل شمارهٔ ۱۰۱۳: اگر حریف منی پس بگو که دوش چ ...393غزل شمارهٔ ۱۰۱۴: حکم البین بموتی و عمد

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ