کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شاد شد جانم که چشمت وعده احسان نهاد

    ساده دل مردی که دل بر وعده مستان نهاد

    چون حدیث بی‌دلان بشنید جان خوشدلم

    جان بداد و این سخن را در میان جان نهاد

    برج برج و خانه خانه جویم آن خورشید را

    کو کلید خانه از همسایگان پنهان نهاد

    مشک گفتم زلف او را زین سخن بشکست زلف

    هندوی زلفش شکسته رو به ترکستان نهاد

    من نیم سلطان ولیکن خاک پای او شدم

    خاک پای خویشتن را او لقب سلطان نهاد

    همچو گربه عطسه شیری بدم از ابتدا

    بس شدم زیر و زبر کو گربه در انبان نهاد

    گفت ار تو زاده شیری نه‌ای گربه برآ

    بردر انبان شیر در انبان درون نتوان نهاد

    من چو انبان بردریدم گفت آن انبان مرا

    چون تویی را هر که گربه دید او بهتان نهاد

    شمس تبریزیست تابان از ورای هفت چرخ

    لاجرم تاب نوآیین بر چهارارکان نهاد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha