کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شاه ما از جمله شاهان پیش بود و بیش بود

    زانک شاهنشاه ما هم شاه و هم درویش بود

    شاه ما از پرده برجان چو خود را جلوه کرد

    جان ما بی‌خویش شد زیرا که شه بی‌خویش بود

    شاه ما از جان ما هم دور و هم نزدیک بود

    جان ما با شاه ما نزدیک و دوراندیش بود

    صاف او بی‌درد بود و راحتش بی‌درد بود

    گلشن بی‌خار بود و نوش او بی‌نیش بود

    یک صفت از لطف شه آن جا که پرده برگرفت

    آب و آتش صلح کرد و گرگ دایه میش بود

    جان مطلق شد ز نورش صورتی کو جان نداشت

    گشت قربان رهش آن کس که او بدکیش بود

    نیست می‌گفتیم اندر هست گفت آری بیا

    هست شد عالم از او موقوف یک آریش بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha