کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اول نظر ار چه سرسری بود

    سرمایه و اصل دلبری بود

    گر عشق وبال و کافری بود

    آخر نه به روی آن پری بود

    زان رنگ تو گشته‌ایم بی‌رنگ

    زان سوی خرد هزار فرسنگ

    گر روم گزید جان اگر زنگ

    آخر نه به روی آن پری بود

    رو کرده به چتر پادشاهی

    وز نور مشارقش سپاهی

    گر یاوه شد او ز شاهراهی

    آخر نه به روی آن پری بود

    همچون مه بی‌پری پریدن

    چون سایه به رو و سر دویدن

    چون سرو ز بادها خمیدن

    آخر نه به روی آن پری بود

    زان مه که نواخت مشتری را

    جان داد بتان آزری را

    گر سهو فتاد سامری را

    آخر نه به روی آن پری بود

    گر هجده هزار عالم ای جان

    پر گشت ز قال و قالم ای جان

    گر حالم وگر محالم ای جان

    آخر نه به روی آن پری بود

    چون ماه نزارگشته شادیم

    کاندر پی آفتاب رادیم

    ور هم به خسوف درفتادیم

    آخر نه به روی آن پری بود

    ناموس شکسته‌ایم و مستیم

    صد توبه و عهد را شکستیم

    ور دست و ترنج را بخستیم

    آخر نه به روی آن پری بود

    زان جام شراب ارغوانی

    زان چشمه آب زندگانی

    گر داد فضولیی نشانی

    آخر نه به روی آن پری بود

    فصلی به جز این چهار فصلش

    نی فصل ربیع و اصل اصلش

    گر لاف زدیم ما ز وصلش

    آخر نه به روی آن پری بود

    خاموش که گفتنی نتان گفت

    رازش باید ز راه جان گفت

    ور مست شد این دل و نشان گفت

    آخر نه به روی آن پری بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha