کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تدبیر کند بنده و تقدیر نداند

    تدبیر به تقدیر خداوند نماند

    بنده چو بیندیشد پیداست چه بیند

    حیله بکند لیک خدایی نتواند

    گامی دو چنان آید کو راست نهادست

    وان گاه که داند که کجاهاش کشاند

    استیزه مکن مملکت عشق طلب کن

    کاین مملکتت از ملک الموت رهاند

    باری تو بهل کام خود و نور خرد گیر

    کاین کام تو را زود به ناکام رساند

    اشکاری شه باش و مجو هیچ شکاری

    کاشکار تو را باز اجل بازستاند

    چون باز شهی رو به سوی طبله بازش

    کان طبله تو را نوش دهد طبل نخواند

    از شاه وفادارتر امروز کسی نیست

    خر جانب او ران که تو را هیچ نراند

    زندانی مرگند همه خلق یقین دان

    محبوس تو را از تک زندان نرهاند

    دانی که در این کوی رضا بانگ سگان چیست

    تا هر که مخنث بود آتش برماند

    حاشا ز سواری که بود عاشق این راه

    که بانگ سگ کوی دلش را بطپاند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha