به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

مولانا بلخی

مولانا بلخیغزلیات مولانا - حرف (د)غزل شمارهٔ ۶۳۶: بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید

2990عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید

در این عشق چو مردید همه روح پذیرید

بمیرید بمیرید و زین مرگ مترسید

کز این خاک برآیید سماوات بگیرید

بمیرید بمیرید و زین نفس ببرید

که این نفس چو بندست و شما همچو اسیرید

یکی تیشه بگیرید پی حفره زندان

چو زندان بشکستید همه شاه و امیرید

بمیرید بمیرید به پیش شه زیبا

بر شاه چو مردید همه شاه و شهیرید

بمیرید بمیرید و زین ابر برآیید

چو زین ابر برآیید همه بدر منیرید

خموشید خموشید خموشی دم مرگست

هم از زندگیست اینک ز خاموش نفیرید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1غزل شمارهٔ ۶۳۵: مستان می ما را هم ساقی ما بای ...2غزل شمارهٔ ۶۳۶: بمیرید بمیرید در این عشق بمیر ...3غزل شمارهٔ ۶۳۷: برانید برانید که تا بازنمانید 4غزل شمارهٔ ۶۳۸: ملولان همه رفتند در خانه ببند ...5غزل شمارهٔ ۶۳۹: آن سرخ قبایی که چو مه پار برآ ...6غزل شمارهٔ ۶۴۰: تا باد سعادت ز محمد خبر افکند 7غزل شمارهٔ ۶۴۱: در حلقه عشاق به ناگه خبر افتا ...8غزل شمارهٔ ۶۴۲: در خانه نشسته بت عیار کی دارد 9غزل شمارهٔ ۶۴۳: در کوی خرابات مرا عشق کشان کر ...10غزل شمارهٔ ۶۴۴: تا نقش تو در سینه ما خانه نشی ...11غزل شمارهٔ ۶۴۵: بار دگر آن آب به دولاب درآمد 12غزل شمارهٔ ۶۴۶: بار دگر آن مست به بازار درآمد 13غزل شمارهٔ ۶۴۷: تدبیر کند بنده و تقدیر نداند 14غزل شمارهٔ ۶۴۸: ای قوم به حج رفته کجایید کجای ...15غزل شمارهٔ ۶۴۹: بر چرخ سحرگاه یکی ماه عیان شد 16غزل شمارهٔ ۶۵۰: آن سرخ قبایی که چو مه پار برآ ...17غزل شمارهٔ ۶۵۱: مهتاب برآمد کلک از گور برآمد 18غزل شمارهٔ ۶۵۲: تدبیر کند بنده و تقدیر نداند 19غزل شمارهٔ ۶۵۳: چون بر رخ ما عکس جمال تو برآی ...20غزل شمارهٔ ۶۵۴: هر نکته که از زهر اجل تلختر آ ...21غزل شمارهٔ ۶۵۵: از بهر خدا عشق دگر یار مدارید 22غزل شمارهٔ ۶۵۶: مرغان که کنون از قفس خویش جدا ...23غزل شمارهٔ ۶۵۷: گر یک سر موی از رخ تو روی نما ...24غزل شمارهٔ ۶۵۸: بگو دل را که گرد غم نگردد 25غزل شمارهٔ ۶۵۹: دلم امروز خوی یار دارد 26غزل شمارهٔ ۶۶۰: نثرنا فی ربیع الوصل بالورد 27غزل شمارهٔ ۶۶۱: بیا ای زیرک و بر گول می‌خند 28غزل شمارهٔ ۶۶۲: اگر عالم همه پرخار باشد 29غزل شمارهٔ ۶۶۳: تویی نقشی که جان‌ها برنتابد 30غزل شمارهٔ ۶۶۴: دلی دارم که گرد غم نگردد 31غزل شمارهٔ ۶۶۵: خنک جانی که او یاری پسندد 32غزل شمارهٔ ۶۶۶: چمن جز عشق تو کاری ندارد 33غزل شمارهٔ ۶۶۷: سماع صوفیان می درنگیرد 34غزل شمارهٔ ۶۶۸: رجب بیرون شد و شعبان درآمد 35غزل شمارهٔ ۶۶۹: چو شب شد جملگان در خواب رفتند 36غزل شمارهٔ ۶۷۰: پریر آن چهره یارم چه خوش بود 37غزل شمارهٔ ۶۷۱: دلم را ناله سرنای باید 38غزل شمارهٔ ۶۷۲: بگویم خفیه تا خواجه نرنجد 39غزل شمارهٔ ۶۷۳: کسی کز غمزه‌ای صد عقل بندد 40غزل شمارهٔ ۶۷۴: چنان کز غم دل دانا گریزد 41غزل شمارهٔ ۶۷۵: هر آن دل‌ها که بی‌تو شاد باشد 42غزل شمارهٔ ۶۷۶: سگ ار چه بی‌فغان و شر نباشد 43غزل شمارهٔ ۶۷۷: عجب آن دلبر زیبا کجا شد 44غزل شمارهٔ ۶۷۸: به صورت یار من چون خشمگین شد 45غزل شمارهٔ ۶۷۹: چو دیوم عاشق آن یک پری شد 46غزل شمارهٔ ۶۸۰: نگارا مردگان از جان چه دانند 47غزل شمارهٔ ۶۸۱: کسی که غیر این سوداش نبود 48غزل شمارهٔ ۶۸۲: یکی لحظه از او دوری نباید 49غزل شمارهٔ ۶۸۳: ز خاک من اگر گندم برآید 50غزل شمارهٔ ۶۸۴: ز رویت دسته گل می‌توان کرد 51غزل شمارهٔ ۶۸۵: دل با دل دوست در حنین باشد 52غزل شمارهٔ ۶۸۶: ای مطرب جان چو دف به دست آمد 53غزل شمارهٔ ۶۸۷: کی باشد کاین قفس چمن گردد 54غزل شمارهٔ ۶۸۸: روی تو به رنگریز کان ماند 55غزل شمارهٔ ۶۸۹: دوش از بت من جهان چه می‌شد 56غزل شمارهٔ ۶۹۰: ای عشق که جمله از تو شادند 57غزل شمارهٔ ۶۹۱: هر چند که بلبلان گزینند 58غزل شمارهٔ ۶۹۲: رفتیم بقیه را بقا باد 59غزل شمارهٔ ۶۹۳: جانی که ز نور مصطفی زاد 60غزل شمارهٔ ۶۹۴: آن کز دهن تو رنگ دارد 61غزل شمارهٔ ۶۹۵: این قافله بار ما ندارد 62غزل شمارهٔ ۶۹۶: بیچاره کسی که زر ندارد 63غزل شمارهٔ ۶۹۷: دل بی‌لطف تو جان ندارد 64غزل شمارهٔ ۶۹۸: آن کس که ز تو نشان ندارد 65غزل شمارهٔ ۶۹۹: بیچاره کسی که می ندارد 66غزل شمارهٔ ۷۰۰: آن خواجه خوش لقا چه دارد 67غزل شمارهٔ ۷۰۱: آن خواجه خوش لقا چه دارد 68غزل شمارهٔ ۷۰۲: پرکندگی از نفاق خیزد 69غزل شمارهٔ ۷۰۳: آن کس که ز جان خود نترسد 70غزل شمارهٔ ۷۰۴: آن جا که چو تو نگار باشد 71غزل شمارهٔ ۷۰۵: ای کز تو همه جفا وفا شد 72غزل شمارهٔ ۷۰۶: روزم به عیادت شب آمد 73غزل شمارهٔ ۷۰۷: آن یوسف خوش عذار آمد 74غزل شمارهٔ ۷۰۸: برخیز که ساقی اندرآمد 75غزل شمارهٔ ۷۰۹: جان از سفر دراز آمد 76غزل شمارهٔ ۷۱۰: آن شعله نور می‌خرامد 77غزل شمارهٔ ۷۱۱: امروز نگار ما نیامد 78غزل شمارهٔ ۷۱۲: خوش باش که هر که راز داند 79غزل شمارهٔ ۷۱۳: ساقی زان می که می‌چریدند 80غزل شمارهٔ ۷۱۴: اول نظر ار چه سرسری بود 81غزل شمارهٔ ۷۱۵: اول نظر ار چه سرسری بود 82غزل شمارهٔ ۷۱۶: دیر آمده‌ای سفر مکن زود 83غزل شمارهٔ ۷۱۷: آن کس که به بندگیت آید 84غزل شمارهٔ ۷۱۸: آخر گهر وفا ببارید 85غزل شمارهٔ ۷۱۹: ای اهل صبوح در چه کارید 86غزل شمارهٔ ۷۲۰: از بهر چه در غم و زحیرید 87غزل شمارهٔ ۷۲۱: هر سینه که سیمبر ندارد 88غزل شمارهٔ ۷۲۲: ما مست شدیم و دل جدا شد 89غزل شمارهٔ ۷۲۳: ساقی برخیز کان مه آمد 90غزل شمارهٔ ۷۲۴: گرمابه دهر جان فزا بود 91غزل شمارهٔ ۷۲۵: کس با چو تو یار راز گوید 92غزل شمارهٔ ۷۲۶: شب رفت حریفکان کجایید 93غزل شمارهٔ ۷۲۷: از دلبر ما نشان کی دارد 94غزل شمارهٔ ۷۲۸: دشمن خویشیم و یار آنک ما را م ...95غزل شمارهٔ ۷۲۹: اینک آن جویی که چرخ سبز را گر ...96غزل شمارهٔ ۷۳۰: اینک آن مرغان که ایشان بیضه‌ه ...97غزل شمارهٔ ۷۳۱: پیش از آن کاندر جهان باغ و می ...98غزل شمارهٔ ۷۳۲: دی میان عاشقان ساقی و مطرب می ...99غزل شمارهٔ ۷۳۳: ذره ذره آفتاب عشق دردی خوار ب ...100غزل شمارهٔ ۷۳۴: مطربا این پرده زن کز رهزنان ف ...101غزل شمارهٔ ۷۳۵: دوش آمد پیل ما را باز هندستان ...102غزل شمارهٔ ۷۳۶: گر یکی شاخی شکستم من ز گلزاری ...103غزل شمارهٔ ۷۳۷: نام آن کس بر که مرده از جمالش ...104غزل شمارهٔ ۷۳۸: مطربم سرمست شد انگشت بر رق می ...105غزل شمارهٔ ۷۳۹: قند بگشا ای صنم تا عیش را شیر ...106غزل شمارهٔ ۷۴۰: مشک و عنبر گر ز مشک زلف یارم ...107غزل شمارهٔ ۷۴۱: پنج در چه فایده چون هجر را شش ...108غزل شمارهٔ ۷۴۲: عشق عاشق را ز غیرت نیک دشمن ر ...109غزل شمارهٔ ۷۴۳: آن زمانی را که چشم از چشم او ...110غزل شمارهٔ ۷۴۴: رو ترش کردی مگر دی باده‌ات گی ...111غزل شمارهٔ ۷۴۵: آمدم تا رو نهم بر خاک پای یار ...112غزل شمارهٔ ۷۴۶: برنشست آن شاه عشق و دام ظلمت ...113غزل شمارهٔ ۷۴۷: ای طربناکان ز مطرب التماس می‌ ...114غزل شمارهٔ ۷۴۸: فخر جمله ساقیانی ساغرت در کار ...115غزل شمارهٔ ۷۴۹: مست آمد دلبرم تا دل برد از با ...116غزل شمارهٔ ۷۵۰: شاد شد جانم که چشمت وعده احسا ...117غزل شمارهٔ ۷۵۱: هر زمان کز غیب عشق یار ما خنج ...118غزل شمارهٔ ۷۵۲: هم دلم ره می‌نماید هم دلم ره ...119غزل شمارهٔ ۷۵۳: هم لبان می‌فروشت باده را ارزا ...120غزل شمارهٔ ۷۵۴: می‌خرامد آفتاب خوبرویان ره کن ...121غزل شمارهٔ ۷۵۵: شاه ما از جمله شاهان پیش بود ...122غزل شمارهٔ ۷۵۶: علتی باشد که آن اندر بهاران ب ...123غزل شمارهٔ ۷۵۷: وصف آن مخدوم می‌کن گر چه می‌ر ...124غزل شمارهٔ ۷۵۸: دل من کار تو دارد گل و گلنار ...125غزل شمارهٔ ۷۵۹: دل من رای تو دارد سر سودای تو ...126غزل شمارهٔ ۷۶۰: خنک آن کس که چو ما شد همه تسل ...127غزل شمارهٔ ۷۶۱: چو سحرگاه ز گلشن مه عیار برآم ...128غزل شمارهٔ ۷۶۲: بدرد مرده کفن را به سر گور بر ...129غزل شمارهٔ ۷۶۳: خنک آن کس که چو ما شد همگی لط ...130غزل شمارهٔ ۷۶۴: مشو ای دل تو دگرگون که دل یار ...131غزل شمارهٔ ۷۶۵: هله نومید نباشی که تو را یار ...132غزل شمارهٔ ۷۶۶: خضری که عمر ز آبت بکشد دراز گ ...133غزل شمارهٔ ۷۶۷: صنما جفا رها کن کرم این روا ن ...134غزل شمارهٔ ۷۶۸: چمنی که جمله گل‌ها به پناه او ...135غزل شمارهٔ ۷۶۹: چه توقفست زین پس همه کاروان ر ...136غزل شمارهٔ ۷۷۰: همه را بیازمودم ز تو خوشترم ن ...137غزل شمارهٔ ۷۷۱: هله عاشقان بکوشید که چو جسم و ...138غزل شمارهٔ ۷۷۲: صنما سپاه عشقت به حصار دل درآ ...139غزل شمارهٔ ۷۷۳: سحری چو شاه خوبان به وثاق ما ...140غزل شمارهٔ ۷۷۴: به میان دل خیال مه دلگشا درآم ...141غزل شمارهٔ ۷۷۵: هله هش دار که در شهر دو سه طر ...142غزل شمارهٔ ۷۷۶: عاشقان بر درت از اشک چو باران ...143غزل شمارهٔ ۷۷۷: ای خدایی که چو حاجات به تو بر ...144غزل شمارهٔ ۷۷۸: از دلم صورت آن خوب ختن می‌نرو ...145غزل شمارهٔ ۷۷۹: همه خفتند و من دلشده را خواب ...146غزل شمارهٔ ۷۸۰: بر سر آتش تو سوختم و دود نکرد 147غزل شمارهٔ ۷۸۱: در دلم چون غمت ای سرو روان بر ...148غزل شمارهٔ ۷۸۲: خبرت هست که در شهر شکر ارزان ...149غزل شمارهٔ ۷۸۳: ای دریغا که حریفان همه سر بنه ...150غزل شمارهٔ ۷۸۴: عید بگذشت و همه خلق سوی کار ش ...151غزل شمارهٔ ۷۸۵: ما نه زان محتشمانیم که ساغر گ ...152غزل شمارهٔ ۷۸۶: آنک عکس رخ او راه ثریا بزند 153غزل شمارهٔ ۷۸۷: آنچ روی تو کند نور رخ خور نکن ...154غزل شمارهٔ ۷۸۸: آه کان طوطی دل بی‌شکرستان چه ...155غزل شمارهٔ ۷۸۹: از دلم صورت آن خوب ختن می‌نرو ...156غزل شمارهٔ ۷۹۰: واقف سرمد تا مدرسه عشق گشود 157غزل شمارهٔ ۷۹۱: این کبوتربچه هم عزم هوا کرد و ...158غزل شمارهٔ ۷۹۲: هله پیوسته سرت سبز و لبت خندا ...159غزل شمارهٔ ۷۹۳: هست مستی که مرا جانب میخانه ب ...160غزل شمارهٔ ۷۹۴: هر کی از حلقه ما جای دگر بگری ...161غزل شمارهٔ ۷۹۵: وقت آن شد که ز خورشید ضیایی ب ...162غزل شمارهٔ ۷۹۶: وای آن دل که بدو از تو نشانی ...163غزل شمارهٔ ۷۹۷: ز اول روز که مخموری مستان باش ...164غزل شمارهٔ ۷۹۸: ننگ عالم شدن از بهر تو ننگی ن ...165غزل شمارهٔ ۷۹۹: سفره کهنه کجا درخور نان تو بو ...166غزل شمارهٔ ۸۰۰: گر نخسبی ز تواضع شبکی جان چه ...167غزل شمارهٔ ۸۰۱: عشرتی هست در این گوشه غنیمت د ...168غزل شمارهٔ ۸۰۲: می‌رسد یوسف مصری همه اقرار ده ...169غزل شمارهٔ ۸۰۳: بر سر کوی تو عقل از سر جان بر ...170غزل شمارهٔ ۸۰۴: صنما گر ز خط و خال تو فرمان آ ...171غزل شمارهٔ ۸۰۵: یا رب این بوی که امروز به ما ...172غزل شمارهٔ ۸۰۶: یا رب این بوی خوش از روضه جان ...173غزل شمارهٔ ۸۰۷: لحظه‌ای قصه کنان قصه تبریز کن ...174غزل شمارهٔ ۸۰۸: عید بگذشت و همه خلق سوی کار ش ...175غزل شمارهٔ ۸۰۹: طرفه گرمابه بانی کو ز خلوت بر ...176غزل شمارهٔ ۸۱۰: باز شیری با شکر آمیختند 177غزل شمارهٔ ۸۱۱: آن شکرپاسخ نباتم می‌دهد 178غزل شمارهٔ ۸۱۲: خنب‌های لایزالی جوش باد 179غزل شمارهٔ ۸۱۳: موشکی صندوق را سوراخ کرد 180غزل شمارهٔ ۸۱۴: بار دیگر یار ما هنباز کرد 181غزل شمارهٔ ۸۱۵: شهر پر شد لولیان عقل دزد 182غزل شمارهٔ ۸۱۶: خلق می‌جنبند مانا روز شد 183غزل شمارهٔ ۸۱۷: چون مرا جمعی خریدار آمدند 184غزل شمارهٔ ۸۱۸: ساقیان سرمست در کار آمدند 185غزل شمارهٔ ۸۱۹: اندک اندک جمع مستان می‌رسند 186غزل شمارهٔ ۸۲۰: هر چه آن خسرو کند شیرین کند 187غزل شمارهٔ ۸۲۱: خنده از لطفت حکایت می‌کند 188غزل شمارهٔ ۸۲۲: عشق اکنون مهربانی می‌کند 189غزل شمارهٔ ۸۲۳: عمر بر اومید فردا می‌رود 190غزل شمارهٔ ۸۲۴: عاشقان پیدا و دلبر ناپدید 191غزل شمارهٔ ۸۲۵: برنشین ای عزم و منشین ای امید 192غزل شمارهٔ ۸۲۶: ای خدا از عاشقان خشنود باد 193غزل شمارهٔ ۸۲۷: نه فلک مر عاشقان را بنده باد 194غزل شمارهٔ ۸۲۸: هر که را اسرار عشق اظهار شد 195غزل شمارهٔ ۸۲۹: هر چه دلبر کرد ناخوش چون بود 196غزل شمارهٔ ۸۳۰: صاف جان‌ها سوی گردون می‌رود 197غزل شمارهٔ ۸۳۱: هر زمان لطفت همی در پی رسد 198غزل شمارهٔ ۸۳۲: شب شد و هنگام خلوتگاه شد 199غزل شمارهٔ ۸۳۳: مرگ ما هست عروسی ابد 200غزل شمارهٔ ۸۳۴: از دل رفته نشان می‌آید 201غزل شمارهٔ ۸۳۵: گل خندان که نخندد چه کند 202غزل شمارهٔ ۸۳۶: گر نخسپی شبکی جان چه شود 203غزل شمارهٔ ۸۳۷: هر کجا بوی خدا می‌آید 204غزل شمارهٔ ۸۳۸: گر نخسپی شبکی جان چه شود 205غزل شمارهٔ ۸۳۹: خشمین بر آن کسی شو کز وی گزیر ...206غزل شمارهٔ ۸۴۰: بعد از سماع گویی کان شورها کج ...207غزل شمارهٔ ۸۴۱: باز آفتاب دولت بر آسمان برآمد 208غزل شمارهٔ ۸۴۲: آن ماه کو ز خوبی بر جمله می‌د ...209غزل شمارهٔ ۸۴۳: در عشق زنده باید کز مرده هیچ ...210غزل شمارهٔ ۸۴۴: گر ساعتی ببری ز اندیشه‌ها چه ...211غزل شمارهٔ ۸۴۵: مرغی که ناگهانی در دام ما درآ ...212غزل شمارهٔ ۸۴۶: بیمار رنج صفرا ذوق شکر نداند 213غزل شمارهٔ ۸۴۷: پیمانه ایست این جان پیمانه ای ...214غزل شمارهٔ ۸۴۸: از چشم پرخمارت دل را قرار مان ...215غزل شمارهٔ ۸۴۹: ای آن که از عزیزی در دیده جات ...216غزل شمارهٔ ۸۵۰: یک خانه پر ز مستان مستان نو ر ...217غزل شمارهٔ ۸۵۱: ای آنک پیش حسنت حوری قدم دو آ ...218غزل شمارهٔ ۸۵۲: جز لطف و جز حلاوت خود از شکر ...219غزل شمارهٔ ۸۵۳: مر بحر را ز ماهی دایم گزیر با ...220غزل شمارهٔ ۸۵۴: گفتم مکن چنین‌ها ای جان چنین ...221غزل شمارهٔ ۸۵۵: عید آمد و خوش آمد دلدار دلکش ...222غزل شمارهٔ ۸۵۶: برجه ز خواب و بنگر نک روز روش ...223غزل شمارهٔ ۸۵۷: گفتی که در چه کاری با تو چه ک ...224غزل شمارهٔ ۸۵۸: وقتی خوشست ما را لابد نبید با ...225غزل شمارهٔ ۸۵۹: نی دیده هر دلی را دیدار می‌نم ...226غزل شمارهٔ ۸۶۰: ای دل اگر کم آیی کارت کمال گی ...227غزل شمارهٔ ۸۶۱: لطفی نماند کان صنم خوش لقا نک ...228غزل شمارهٔ ۸۶۲: قومی که بر براق بصیرت سفر کنن ...229غزل شمارهٔ ۸۶۳: آتش پریر گفت نهانی به گوش دود 230غزل شمارهٔ ۸۶۴: بلبل نگر که جانب گلزار می‌رود 231غزل شمارهٔ ۸۶۵: جانا بیار باده که ایام می‌رود 232غزل شمارهٔ ۸۶۶: چندان حلاوت و مزه و مستی و گش ...233غزل شمارهٔ ۸۶۷: چندان حلاوت و مزه و مستی و گش ...234غزل شمارهٔ ۸۶۸: به حرم به خود کشید و مرا آشنا ...235غزل شمارهٔ ۸۶۹: خیاط روزگار به بالای هیچ مرد 236غزل شمارهٔ ۸۷۰: چشمم همی‌پرد مگر آن یار می‌رس ...237غزل شمارهٔ ۸۷۱: آمد بهار خرم و رحمت نثار شد 238غزل شمارهٔ ۸۷۲: این عشق جمله عاقل و بیدار می‌ ...239غزل شمارهٔ ۸۷۳: خفته نمود دلبر گفتم ز باغ زود 240غزل شمارهٔ ۸۷۴: امروز مرده بین که چه سان زنده ...241غزل شمارهٔ ۸۷۵: گر عید وصل تست منم خود غلام ع ...242غزل شمارهٔ ۸۷۶: تا چند خرقه بردرم از بیم و از ...243غزل شمارهٔ ۸۷۷: امسال بلبلان چه خبرها همی‌دهن ...244غزل شمارهٔ ۸۷۸: صحرا خوشست لیک چو خورشید فر د ...245غزل شمارهٔ ۸۷۹: صبح آمد و صحیفه مصقول برکشید 246غزل شمارهٔ ۸۸۰: صد مصر مملکت ز تعدی خراب شد 247غزل شمارهٔ ۸۸۱: آه که بار دگر آتش در من فتاد 248غزل شمارهٔ ۸۸۲: جامه سیه کرد کفر نور محمد رسی ...249غزل شمارهٔ ۸۸۳: جان من و جان تو بود یکی ز اتح ...250غزل شمارهٔ ۸۸۴: پرده دل می‌زند زهره هم از بام ...251غزل شمارهٔ ۸۸۵: بار دگر آمدیم تا شود اقبال شا ...252غزل شمارهٔ ۸۸۶: از رسن زلف تو خلق به جان آمدن ...253غزل شمارهٔ ۸۸۷: روبهکی دنبه برد شیر مگر خفته ...254غزل شمارهٔ ۸۸۸: زهره من بر فلک شکل دگر می‌رود 255غزل شمارهٔ ۸۸۹: روی تو چون روی مار خوی تو زهر ...256غزل شمارهٔ ۸۹۰: صبحدمی همچو صبح پرده ظلمت دری ...257غزل شمارهٔ ۸۹۱: دی شد و بهمن گذشت فصل بهاران ...258غزل شمارهٔ ۸۹۲: آمد شهر صیام سنجق سلطان رسید 259غزل شمارهٔ ۸۹۳: نیک بدست آنک او شد تلف نیک و ...260غزل شمارهٔ ۸۹۴: نعره آن بلبلان از سوی بستان ر ...261غزل شمارهٔ ۸۹۵: وسوسه تن گذشت غلغله جان رسید 262غزل شمارهٔ ۸۹۶: غره مشو گر ز چرخ کار تو گردد ...263غزل شمارهٔ ۸۹۷: شرح دهم من که شب از چه سیه دل ...264غزل شمارهٔ ۸۹۸: بانگ زدم من که دل مست کجا می‌ ...265غزل شمارهٔ ۸۹۹: یار مرا عارض و عذار نه این بو ...266غزل شمارهٔ ۹۰۰: بگیر دامن لطفش که ناگهان بگری ...267غزل شمارهٔ ۹۰۱: اگر دمی بنوازد مرا نگار چه با ...268غزل شمارهٔ ۹۰۲: ز سر بگیرم عیشی چو پا به گنج ...269غزل شمارهٔ ۹۰۳: اگر مرا تو نخواهی دلم تو را ن ...270غزل شمارهٔ ۹۰۴: ز باد حضرت قدسی بنفشه زار چه ...271غزل شمارهٔ ۹۰۵: شدم ز عشق به جایی که عشق نیز ...272غزل شمارهٔ ۹۰۶: گرفت خشم ز بستان سرخری و برون ...273غزل شمارهٔ ۹۰۷: مده به دست فراقت دل مرا که نش ...274غزل شمارهٔ ۹۰۸: چو درد گیرد دندان تو عدو گردد 275غزل شمارهٔ ۹۰۹: چه پادشاست که از خاک پادشا سا ...276غزل شمارهٔ ۹۱۰: بر آستانه اسرار آسمان نرسد 277غزل شمارهٔ ۹۱۱: به روز مرگ چو تابوت من روان ب ...278غزل شمارهٔ ۹۱۲: نگفتمت مرو آن جا که مبتلات کن ...279غزل شمارهٔ ۹۱۳: بگو به گوش کسانی که نور چشم م ...280غزل شمارهٔ ۹۱۴: ز بانگ پست تو ای دل بلند گشت ...281غزل شمارهٔ ۹۱۵: بیا که ساقی عشق شراب باره رسی ...282غزل شمارهٔ ۹۱۶: درخت و برگ برآید ز خاک این گو ...283غزل شمارهٔ ۹۱۷: به یارکان صفا جز می صفا مدهید 284غزل شمارهٔ ۹۱۸: چو کارزار کند شاه روم با شمشا ...285غزل شمارهٔ ۹۱۹: ببرد خواب مرا عشق و عشق خواب ...286غزل شمارهٔ ۹۲۰: کسی که عاشق آن رونق چمن باشد 287غزل شمارهٔ ۹۲۱: سخن که خیزد از جان ز جان حجاب ...288غزل شمارهٔ ۹۲۲: چو عشق را هوس بوسه و کنار بود 289غزل شمارهٔ ۹۲۳: رسید ساقی جان ما خمار خواب آل ...290غزل شمارهٔ ۹۲۴: به روح‌های مقدس ز من سلام بری ...291غزل شمارهٔ ۹۲۵: دو ماه پهلوی همدیگرند بر در ع ...292غزل شمارهٔ ۹۲۶: حبیب کعبه جانست اگر نمی‌دانید 293غزل شمارهٔ ۹۲۷: به باغ بلبل از این پس حدیث ما ...294غزل شمارهٔ ۹۲۸: هزار جان مقدس فدای روی تو باد 295غزل شمارهٔ ۹۲۹: ز عشق آن رخ خوب تو ای اصول مر ...296غزل شمارهٔ ۹۳۰: سپاس و شکر خدا را که بندها بگ ...297غزل شمارهٔ ۹۳۱: مها به دل نظری کن که دل تو را ...298غزل شمارهٔ ۹۳۲: مها به دل نظری کن که دل تو را ...299غزل شمارهٔ ۹۳۳: میان باغ گل سرخ‌های و هو دارد 300غزل شمارهٔ ۹۳۴: میان باغ گل سرخ‌های و هو دارد 301غزل شمارهٔ ۹۳۵: مکن مکن که پشیمان شوی و بد با ...302غزل شمارهٔ ۹۳۶: مرا عقیق تو باید شکر چه سود ک ...303غزل شمارهٔ ۹۳۷: فراغتی دهدم عشق تو ز خویشاوند 304غزل شمارهٔ ۹۳۸: سخن به نزد سخندان بزرگوار بود 305غزل شمارهٔ ۹۳۹: به پیش تو چه زند جان و جان کد ...306غزل شمارهٔ ۹۴۰: ربود عشق تو تسبیح و داد بیت و ...307غزل شمارهٔ ۹۴۱: ز بعد خاک شدن یا زیان بود یا ...308غزل شمارهٔ ۹۴۲: اگر مرا تو نخواهی دلم تو را خ ...309غزل شمارهٔ ۹۴۳: نماز شام چو خورشید در غروب آی ...310غزل شمارهٔ ۹۴۴: به باغ بلبل از این پس نوای ما ...311غزل شمارهٔ ۹۴۵: ندا رسید به جان‌ها که چند می‌ ...312غزل شمارهٔ ۹۴۶: میان باغ گل سرخ‌های و هو دارد 313غزل شمارهٔ ۹۴۷: مخسب شب که شبی صد هزار جان ار ...314غزل شمارهٔ ۹۴۸: کسی خراب خرابات و مست می‌باشد 315غزل شمارهٔ ۹۴۹: مرا وصال تو باید صبا چه سود ک ...316غزل شمارهٔ ۹۵۰: سپاس آن عدمی را که هست ما برب ...317غزل شمارهٔ ۹۵۱: هر آن نوی که رسد سوی تو قدید ...318غزل شمارهٔ ۹۵۲: ز شمس دین طرب نوبهار بازآید 319غزل شمارهٔ ۹۵۳: سپیده دم بدمید و سپیده می‌سای ...320غزل شمارهٔ ۹۵۴: فزود آتش من آب را خبر ببرید 321غزل شمارهٔ ۹۵۵: سلام بر تو که سین سلام بر تو ...322غزل شمارهٔ ۹۵۶: ز جان سوخته‌ام خلق را حذار کن ...323غزل شمارهٔ ۹۵۷: هزار جان مقدس فدای روی تو باد 324غزل شمارهٔ ۹۵۸: کدام لب که از او بوی جان نمی‌ ...325غزل شمارهٔ ۹۵۹: اگر دل از غم دنیا جدا توانی ک ...326غزل شمارهٔ ۹۶۰: به حارسان نکوروی من خطاب کنید 327غزل شمارهٔ ۹۶۱: جهان را بدیدم وفایی ندارد 328غزل شمارهٔ ۹۶۲: سحر این دل من ز سودا چه می‌شد 329غزل شمارهٔ ۹۶۳: دل من که باشد که تو را نباشد 330غزل شمارهٔ ۹۶۴: گفتم که ای جان خود جان چه باش ...331غزل شمارهٔ ۹۶۵: دل گردون خلل کند چو مه تو نها ...332غزل شمارهٔ ۹۶۶: دیده خون گشت و خون نمی‌خسبد 333غزل شمارهٔ ۹۶۷: رسم نو بین که شهریار نهاد 334غزل شمارهٔ ۹۶۸: سیبکی نیم سرخ و نیمی زرد 335غزل شمارهٔ ۹۶۹: سیبکی نیم سرخ و نیمی زرد 336غزل شمارهٔ ۹۷۰: دیده‌ها شب فراز باید کرد 337غزل شمارهٔ ۹۷۱: عشق تو مست و کف زنانم کرد 338غزل شمارهٔ ۹۷۲: عاشقانی که باخبر میرند 339غزل شمارهٔ ۹۷۳: صوفیان در دمی دو عید کنند 340غزل شمارهٔ ۹۷۴: گر تو را بخت یار خواهد بود 341غزل شمارهٔ ۹۷۵: آتش افکند در جهان جمشید 342غزل شمارهٔ ۹۷۶: خسروانی که فتنه‌ای چینید 343غزل شمارهٔ ۹۷۷: عید بر عاشقان مبارک باد 344غزل شمارهٔ ۹۷۸: زندگانی صدر عالی باد 345غزل شمارهٔ ۹۷۹: شاهدی بین که در زمانه بزاد 346غزل شمارهٔ ۹۸۰: مادر عشق طفل عاشق را 347غزل شمارهٔ ۹۸۱: شعر من نان مصر را ماند 348غزل شمارهٔ ۹۸۲: یوسف آخرزمان خرامان شد 349غزل شمارهٔ ۹۸۳: هر کی در ذوق عشق دنگ آمد 350غزل شمارهٔ ۹۸۴: هین که هنگام صابران آمد 351غزل شمارهٔ ۹۸۵: هر که بهر تو انتظار کند 352غزل شمارهٔ ۹۸۶: عشق را جان بی‌قرار بود 353غزل شمارهٔ ۹۸۷: هر که را ذوق دین پدید آید 354غزل شمارهٔ ۹۸۸: بوی دلدار ما نمی‌آید 355غزل شمارهٔ ۹۸۹: صبر با عشق بس نمی‌آید 356غزل شمارهٔ ۹۹۰: من بسازم ولیک کی شاید 357غزل شمارهٔ ۹۹۱: عشق جانان مرا ز جان ببرید 358غزل شمارهٔ ۹۹۲: خسروانی که فتنه‌ای چینید 359غزل شمارهٔ ۹۹۳: زان ازلی نور که پرورده‌اند 360غزل شمارهٔ ۹۹۴: دوست همان به که بلاکش بود 361غزل شمارهٔ ۹۹۵: دیدن روی تو هم از بامداد 362غزل شمارهٔ ۹۹۶: گفت کسی خواجه سنایی بمرد 363غزل شمارهٔ ۹۹۷: پیرهن یوسف و بو می‌رسد 364غزل شمارهٔ ۹۹۸: آتش عشق تو قلاووز شد 365غزل شمارهٔ ۹۹۹: از سوی دل لشکر جان آمدند 366غزل شمارهٔ ۱۰۰۰: آنچ گل سرخ قبا می‌کند 367غزل شمارهٔ ۱۰۰۱: آه در آن شمع منور چه بود 368غزل شمارهٔ ۱۰۰۲: چونک کمند تو دلم را کشید 369غزل شمارهٔ ۱۰۰۳: شاخ گلی باغ ز تو سبز و شاد 370غزل شمارهٔ ۱۰۰۴: دوش دل عربده گر با کی بود 371غزل شمارهٔ ۱۰۰۵: هر که ز عشاق گریزان شود 372غزل شمارهٔ ۱۰۰۶: عشق مرا بر همگان برگزید 373غزل شمارهٔ ۱۰۰۷: گفت کسی خواجه سنایی بمرد 374غزل شمارهٔ ۱۰۰۸: یا من نعماه غیر معدود 375غزل شمارهٔ ۱۰۰۹: طارت الکتب الکرام من کرام یا ...376غزل شمارهٔ ۱۰۱۰: من رای درا تلالا نوره وسط ال ...377غزل شمارهٔ ۱۰۱۱: میر خوبان را دگر منشور خوبی ...378غزل شمارهٔ ۱۰۱۲: یا شبه الطیف لی انت قریب بعی ...379غزل شمارهٔ ۱۰۱۳: اگر حریف منی پس بگو که دوش چ ...380غزل شمارهٔ ۱۰۱۴: حکم البین بموتی و عمد

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ