کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن بنده آواره بازآمد و بازآمد

    چون شمع به پیش تو در سوز و گداز آمد

    چون عبهر و قند ای جان در روش بخند ای جان

    در را بمبند ای جان زیرا به نیاز آمد

    ور زانک ببندی در بر حکم تو بنهد سر

    بر بنده نیاز آمد شه را همه ناز آمد

    هر شمع گدازیده شد روشنی دیده

    کان را که گداز آمد او محرم راز آمد

    زهراب ز دست وی گر فرق کنم از می

    پس در ره جان جانم والله به مجاز آمد

    آب حیوانش را حیوان ز کجا نوشد

    کی بیند رویش را چشمی که فرازآمد

    من ترک سفر کردم با یار شدم ساکن

    وز مرگ شدم ایمن کان عمر دراز آمد

    ای دل چو در این جویی پس آب چه می‌جویی

    تا چند صلا گویی هنگام نماز آمد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha