کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای دل به غمش ده جان یعنی بنمی ارزد

    بی سر شو و بی‌سامان یعنی بنمی ارزد

    چون لعل لبش دیدی یک بوسه بدزدیدی

    برخیز ز لعل و کان یعنی بنمی ارزد

    در عشق چنان چوگان می‌باش به سر گردان

    چون گوی در این میدان یعنی بنمی ارزد

    بی پا شد و بی‌سر شد تا مرد قلندر شد

    شاباش زهی ارزان یعنی بنمی ارزد

    چون آتش نو کردی عقلم به گرو کردی

    خاک توم ای سلطان یعنی بنمی ارزد

    بر عشق گذشتم من قربان تو گشتم من

    آن عید بدین قربان یعنی بنمی ارزد

    چون مردم دیوانه ویران کنم این خانه

    آن وصل بدین هجران یعنی بنمی ارزد

    تا دل به قمر دادم از گردش او شادم

    چون چرخ شدم گردان یعنی بنمی ارزد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha