کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیا کامشب به جان بخشی به زلف یار می‌ماند

    جمال ماه نورافشان بدان رخسار می‌ماند

    به گرد چرخ استاره چو مشتاقان آواره

    که از سوز دل ایشان خرد از کار می‌ماند

    سقای روح یک باده ز جام غیب درداده

    ببین تا کیست افتاده و کی بیدار می‌ماند

    به شب نالان و بیداران نیابی جز که بیماران

    و من گر هم نمی‌نالم دلم بیمار می‌ماند

    در این دریای بی‌مونس دلا می‌نال چون یونس

    نهنگ شب در این دریا به مردم خوار می‌ماند

    بدان سان می‌خورد ما را ز خاص و عام اندر شب

    نه دکان و نه سودا و نه این بازار می‌ماند

    چه شد ناصر عبادالله چه شد حافظ بلادالله

    ببین جز مبدع جان‌ها اگر دیار می‌ماند

    فلک بازار کیوانست در او استاره گردان است

    شب ما روز ایشانست که بی‌اغیار می‌ماند

    جز این چرخ و زمین در جان عجب چرخیست و بازاری

    ولیک از غیرت آن بازار در اسرار می‌ماند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha