به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

مولانا بلخی

مولانا بلخیغزلیات مولانا - حرف (د)غزل شمارهٔ ۵۳۴: رو آن ربابی را بگو مستان سلامت می‌کنند

2520عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

رو آن ربابی را بگو مستان سلامت می‌کنند

وان مرغ آبی را بگو مستان سلامت می‌کنند

وان میر ساقی را بگو مستان سلامت می‌کنند

وان عمر باقی را بگو مستان سلامت می‌کنند

وان میر غوغا را بگو مستان سلامت می‌کنند

وان شور و سودا را بگو مستان سلامت می‌کنند

ای مه ز رخسارت خجل مستان سلامت می‌کنند

وی راحت و آرام دل مستان سلامت می‌کنند

ای جان جان ای جان جان مستان سلامت می‌کنند

یک مست این جا بیش نیست مستان سلامت می‌کنند

ای آرزوی آرزو مستان سلامت می‌کنند

آن پرده را بردار زو مستان سلامت می‌کنند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1غزل شمارهٔ ۵۳۳: رندان سلامت می‌کنند جان را غل ...2غزل شمارهٔ ۵۳۴: رو آن ربابی را بگو مستان سلام ...3غزل شمارهٔ ۵۳۵: سودای تو در جوی جان چون آب حی ...4غزل شمارهٔ ۵۳۶: آمد بهار عاشقان تا خاکدان بست ...5غزل شمارهٔ ۵۳۷: کاری نداریم ای پدر جز خدمت سا ...6غزل شمارهٔ ۵۳۸: گر آتش دل برزند بر مؤمن و کاف ...7غزل شمارهٔ ۵۳۹: مستی سلامت می‌کند پنهان پیامت ...8غزل شمارهٔ ۵۴۰: مستی سلامت می‌کند پنهان پیامت ...9غزل شمارهٔ ۵۴۱: صرفه مکن صرفه مکن صرفه گداروی ...10غزل شمارهٔ ۵۴۲: بی گاه شد بی‌گاه شد خورشید ان ...11غزل شمارهٔ ۵۴۳: یار مرا می‌نهلد تا که بخارم س ...12غزل شمارهٔ ۵۴۴: ای که ز یک تابش تو کوه احد پا ...13غزل شمارهٔ ۵۴۵: بی تو به سر می نشود با دگری م ...14غزل شمارهٔ ۵۴۶: هین سخن تازه بگو تا دو جهان ت ...15غزل شمارهٔ ۵۴۷: سجده کنم پیشکش آن قد و بالا چ ...16غزل شمارهٔ ۵۴۸: چشم تو ناز می‌کند ناز جهان تو ...17غزل شمارهٔ ۵۴۹: آب زنید راه را هین که نگار می ...18غزل شمارهٔ ۵۵۰: پنبه ز گوش دور کن بانگ نجات م ...19غزل شمارهٔ ۵۵۱: جان و جهان چو روی تو در دو جه ...20غزل شمارهٔ ۵۵۲: چیست صلای چاشتگه خواجه به گور ...21غزل شمارهٔ ۵۵۳: بی همگان به سر شود بی‌تو به س ...22غزل شمارهٔ ۵۵۴: این رخ رنگ رنگ من هر نفسی چه ...23غزل شمارهٔ ۵۵۵: چونک جمال حسن تو اسب شکار زین ...24غزل شمارهٔ ۵۵۶: جور و جفا و دوریی کان کنکار م ...25غزل شمارهٔ ۵۵۷: دل چو بدید روی تو چون نظرش به ...26غزل شمارهٔ ۵۵۸: یار مرا چو اشتران باز مهار می ...27غزل شمارهٔ ۵۵۹: زهره عشق هر سحر بر در ما چه م ...28غزل شمارهٔ ۵۶۰: عاشق دلبر مرا شرم و حیا چرا ب ...29غزل شمارهٔ ۵۶۱: طوطی جان مست من از شکری چه می ...30غزل شمارهٔ ۵۶۲: خیال ترک من هر شب صفات ذات من ...31غزل شمارهٔ ۵۶۳: دلا نزد کسی بنشین که او از دل ...32غزل شمارهٔ ۵۶۴: همی‌بینیم ساقی را که گرد جام ...33غزل شمارهٔ ۵۶۵: اگر صد همچو من گردد هلاک او ر ...34غزل شمارهٔ ۵۶۶: بتی کو زهره و مه را همه شب شی ...35غزل شمارهٔ ۵۶۷: نباشد عیب پرسیدن تو را خانه ک ...36غزل شمارهٔ ۵۶۸: چو آمد روی مه رویم چه باشد جا ...37غزل شمارهٔ ۵۶۹: بهار آمد بهار آمد بهار مشکبار ...38غزل شمارهٔ ۵۷۰: بهار آمد بهار آمد بهار خوش عذ ...39غزل شمارهٔ ۵۷۱: بیا کامشب به جان بخشی به زلف ...40غزل شمارهٔ ۵۷۲: ورای پرده جانت دلا خلقان پنها ...41غزل شمارهٔ ۵۷۳: برآمد بر شجر طوطی که تا خطبه ...42غزل شمارهٔ ۵۷۴: مرا عاشق چنان باید که هر باری ...43غزل شمارهٔ ۵۷۵: ایا سر کرده از جانم تو را خان ...44غزل شمارهٔ ۵۷۶: دل من چون صدف باشد خیال دوست ...45غزل شمارهٔ ۵۷۷: چو برقی می‌جهد چیزی عجب آن دل ...46غزل شمارهٔ ۵۷۸: مرا عهدیست با شادی که شادی آن ...47غزل شمارهٔ ۵۷۹: دگرباره سر مستان ز مستی در سج ...48غزل شمارهٔ ۵۸۰: صلا یا ایها العشاق کان مه رو ...49غزل شمارهٔ ۵۸۱: مه دی رفت و بهمن هم بیا که نو ...50غزل شمارهٔ ۵۸۲: اگر خواب آیدم امشب سزای ریش خ ...51غزل شمارهٔ ۵۸۳: رسیدم در بیابانی که عشق از وی ...52غزل شمارهٔ ۵۸۴: یکی گولی همی‌خواهم که در دلبر ...53غزل شمارهٔ ۵۸۵: مرا دلبر چنان باید که جان فتر ...54غزل شمارهٔ ۵۸۶: سعادت جو دگر باشد و عاشق خود ...55غزل شمارهٔ ۵۸۷: صلا جان‌های مشتاقان که نک دلد ...56غزل شمارهٔ ۵۸۸: صلا رندان دگرباره که آن شاه ق ...57 غزل شمارهٔ ۵۸۹: شکایت‌ها همی‌کردی که بهمن بر ...58غزل شمارهٔ ۵۹۰: سر از بهر هوس باید چو خالی گش ...59غزل شمارهٔ ۵۹۱: چه بویست این چه بویست این مگر ...60غزل شمارهٔ ۵۹۲: اگر چرخ وجود من از این گردش ف ...61غزل شمارهٔ ۵۹۳: برون شو ای غم از سینه که لطف ...62غزل شمارهٔ ۵۹۴: امروز جمال تو سیمای دگر دارد 63غزل شمارهٔ ۵۹۵: آن را که درون دل عشق و طلبی ب ...64غزل شمارهٔ ۵۹۶: آن مه که ز پیدایی در چشم نمی‌ ...65غزل شمارهٔ ۵۹۷: امروز جمال تو بر دیده مبارک ب ...66غزل شمارهٔ ۵۹۸: یاران سحر خیزان تا صبح کی دری ...67غزل شمارهٔ ۵۹۹: امشب عجبست ای جان گر خواب رهی ...68غزل شمارهٔ ۶۰۰: جامم بشکست ای جان پهلوش خلل د ...69غزل شمارهٔ ۶۰۱: آن عشق که از پاکی از روح حشم ...70غزل شمارهٔ ۶۰۲: آن کس که تو را دارد از عیش چه ...71غزل شمارهٔ ۶۰۳: گویند به بلا ساقون ترکی دو کم ...72غزل شمارهٔ ۶۰۴: هرک آتش من دارد او خرقه ز من ...73غزل شمارهٔ ۶۰۵: ای دوست شکر خوشتر یا آنک شکر ...74غزل شمارهٔ ۶۰۶: با تلخی معزولی میری بنمی ارزد 75غزل شمارهٔ ۶۰۷: ای دل به غمش ده جان یعنی بنمی ...76غزل شمارهٔ ۶۰۸: ایمان بر کفر تو ای شاه چه کس ...77غزل شمارهٔ ۶۰۹: در خانه غم بودن از همت دون با ...78غزل شمارهٔ ۶۱۰: نان پاره ز من بستان جان پاره ...79غزل شمارهٔ ۶۱۱: ای خفته شب تیره هنگام دعا آمد 80غزل شمارهٔ ۶۱۲: بگذشت مه روزه عید آمد و عید آ ...81غزل شمارهٔ ۶۱۳: ای خواجه بازرگان از مصر شکر آ ...82غزل شمارهٔ ۶۱۴: آن بنده آواره بازآمد و بازآمد 83غزل شمارهٔ ۶۱۵: خواب از پی آن آید تا عقل تو ب ...84غزل شمارهٔ ۶۱۶: چونی و چه باشد چون تا قدر تو ...85غزل شمارهٔ ۶۱۷: چشم از پی آن باید تا چیز عجب ...86غزل شمارهٔ ۶۱۸: چون جغد بود اصلش کی صورت باز ...87غزل شمارهٔ ۶۱۹: آن صبح سعادت‌ها چون نورفشان آ ...88غزل شمارهٔ ۶۲۰: از سرو مرا بوی بالای تو می‌آی ...89غزل شمارهٔ ۶۲۱: در تابش خورشیدش رقصم به چه می ...90غزل شمارهٔ ۶۲۲: جان پیش تو هر ساعت می‌ریزد و ...91غزل شمارهٔ ۶۲۳: عاشق شده ای ای دل سودات مبارک ...92غزل شمارهٔ ۶۲۴: هر ذره که بر بالا می‌نوشد و پ ...93غزل شمارهٔ ۶۲۵: گر ماه شب افروزان روپوش روا د ...94غزل شمارهٔ ۶۲۶: هر کآتش من دارد او خرقه ز من ...95غزل شمارهٔ ۶۲۷: عاشق به سوی عاشق زنجیر همی‌در ...96غزل شمارهٔ ۶۲۸: ای دوست شکر بهتر یا آنک شکر س ...97غزل شمارهٔ ۶۲۹: عاشق چو منی باید می‌سوزد و می ...98غزل شمارهٔ ۶۳۰: گر دیو و پری حارس باتیغ و سپر ...99غزل شمارهٔ ۶۳۱: نومید مشو جانا کاومید پدید آم ...100غزل شمارهٔ ۶۳۲: عید آمد و عید آمد وان بخت سعی ...101غزل شمارهٔ ۶۳۳: شمس و قمرم آمد سمع و بصرم آمد 102غزل شمارهٔ ۶۳۴: نک ماه رجب آمد تا ماه عجب بین ...103غزل شمارهٔ ۶۳۵: مستان می ما را هم ساقی ما بای ...104غزل شمارهٔ ۶۳۶: بمیرید بمیرید در این عشق بمیر ...105غزل شمارهٔ ۶۳۷: برانید برانید که تا بازنمانید 106غزل شمارهٔ ۶۳۸: ملولان همه رفتند در خانه ببند ...107غزل شمارهٔ ۶۳۹: آن سرخ قبایی که چو مه پار برآ ...108غزل شمارهٔ ۶۴۰: تا باد سعادت ز محمد خبر افکند 109غزل شمارهٔ ۶۴۱: در حلقه عشاق به ناگه خبر افتا ...110غزل شمارهٔ ۶۴۲: در خانه نشسته بت عیار کی دارد 111غزل شمارهٔ ۶۴۳: در کوی خرابات مرا عشق کشان کر ...112غزل شمارهٔ ۶۴۴: تا نقش تو در سینه ما خانه نشی ...113غزل شمارهٔ ۶۴۵: بار دگر آن آب به دولاب درآمد 114غزل شمارهٔ ۶۴۶: بار دگر آن مست به بازار درآمد 115غزل شمارهٔ ۶۴۷: تدبیر کند بنده و تقدیر نداند 116غزل شمارهٔ ۶۴۸: ای قوم به حج رفته کجایید کجای ...117غزل شمارهٔ ۶۴۹: بر چرخ سحرگاه یکی ماه عیان شد 118غزل شمارهٔ ۶۵۰: آن سرخ قبایی که چو مه پار برآ ...119غزل شمارهٔ ۶۵۱: مهتاب برآمد کلک از گور برآمد 120غزل شمارهٔ ۶۵۲: تدبیر کند بنده و تقدیر نداند 121غزل شمارهٔ ۶۵۳: چون بر رخ ما عکس جمال تو برآی ...122غزل شمارهٔ ۶۵۴: هر نکته که از زهر اجل تلختر آ ...123غزل شمارهٔ ۶۵۵: از بهر خدا عشق دگر یار مدارید 124غزل شمارهٔ ۶۵۶: مرغان که کنون از قفس خویش جدا ...125غزل شمارهٔ ۶۵۷: گر یک سر موی از رخ تو روی نما ...126غزل شمارهٔ ۶۵۸: بگو دل را که گرد غم نگردد 127غزل شمارهٔ ۶۵۹: دلم امروز خوی یار دارد 128غزل شمارهٔ ۶۶۰: نثرنا فی ربیع الوصل بالورد 129غزل شمارهٔ ۶۶۱: بیا ای زیرک و بر گول می‌خند 130غزل شمارهٔ ۶۶۲: اگر عالم همه پرخار باشد 131غزل شمارهٔ ۶۶۳: تویی نقشی که جان‌ها برنتابد 132غزل شمارهٔ ۶۶۴: دلی دارم که گرد غم نگردد 133غزل شمارهٔ ۶۶۵: خنک جانی که او یاری پسندد 134غزل شمارهٔ ۶۶۶: چمن جز عشق تو کاری ندارد 135غزل شمارهٔ ۶۶۷: سماع صوفیان می درنگیرد 136غزل شمارهٔ ۶۶۸: رجب بیرون شد و شعبان درآمد 137غزل شمارهٔ ۶۶۹: چو شب شد جملگان در خواب رفتند 138غزل شمارهٔ ۶۷۰: پریر آن چهره یارم چه خوش بود 139غزل شمارهٔ ۶۷۱: دلم را ناله سرنای باید 140غزل شمارهٔ ۶۷۲: بگویم خفیه تا خواجه نرنجد 141غزل شمارهٔ ۶۷۳: کسی کز غمزه‌ای صد عقل بندد 142غزل شمارهٔ ۶۷۴: چنان کز غم دل دانا گریزد 143غزل شمارهٔ ۶۷۵: هر آن دل‌ها که بی‌تو شاد باشد 144غزل شمارهٔ ۶۷۶: سگ ار چه بی‌فغان و شر نباشد 145غزل شمارهٔ ۶۷۷: عجب آن دلبر زیبا کجا شد 146غزل شمارهٔ ۶۷۸: به صورت یار من چون خشمگین شد 147غزل شمارهٔ ۶۷۹: چو دیوم عاشق آن یک پری شد 148غزل شمارهٔ ۶۸۰: نگارا مردگان از جان چه دانند 149غزل شمارهٔ ۶۸۱: کسی که غیر این سوداش نبود 150غزل شمارهٔ ۶۸۲: یکی لحظه از او دوری نباید 151غزل شمارهٔ ۶۸۳: ز خاک من اگر گندم برآید 152غزل شمارهٔ ۶۸۴: ز رویت دسته گل می‌توان کرد 153غزل شمارهٔ ۶۸۵: دل با دل دوست در حنین باشد 154غزل شمارهٔ ۶۸۶: ای مطرب جان چو دف به دست آمد 155غزل شمارهٔ ۶۸۷: کی باشد کاین قفس چمن گردد 156غزل شمارهٔ ۶۸۸: روی تو به رنگریز کان ماند 157غزل شمارهٔ ۶۸۹: دوش از بت من جهان چه می‌شد 158غزل شمارهٔ ۶۹۰: ای عشق که جمله از تو شادند 159غزل شمارهٔ ۶۹۱: هر چند که بلبلان گزینند 160غزل شمارهٔ ۶۹۲: رفتیم بقیه را بقا باد 161غزل شمارهٔ ۶۹۳: جانی که ز نور مصطفی زاد 162غزل شمارهٔ ۶۹۴: آن کز دهن تو رنگ دارد 163غزل شمارهٔ ۶۹۵: این قافله بار ما ندارد 164غزل شمارهٔ ۶۹۶: بیچاره کسی که زر ندارد 165غزل شمارهٔ ۶۹۷: دل بی‌لطف تو جان ندارد 166غزل شمارهٔ ۶۹۸: آن کس که ز تو نشان ندارد 167غزل شمارهٔ ۶۹۹: بیچاره کسی که می ندارد 168غزل شمارهٔ ۷۰۰: آن خواجه خوش لقا چه دارد 169غزل شمارهٔ ۷۰۱: آن خواجه خوش لقا چه دارد 170غزل شمارهٔ ۷۰۲: پرکندگی از نفاق خیزد 171غزل شمارهٔ ۷۰۳: آن کس که ز جان خود نترسد 172غزل شمارهٔ ۷۰۴: آن جا که چو تو نگار باشد 173غزل شمارهٔ ۷۰۵: ای کز تو همه جفا وفا شد 174غزل شمارهٔ ۷۰۶: روزم به عیادت شب آمد 175غزل شمارهٔ ۷۰۷: آن یوسف خوش عذار آمد 176غزل شمارهٔ ۷۰۸: برخیز که ساقی اندرآمد 177غزل شمارهٔ ۷۰۹: جان از سفر دراز آمد 178غزل شمارهٔ ۷۱۰: آن شعله نور می‌خرامد 179غزل شمارهٔ ۷۱۱: امروز نگار ما نیامد 180غزل شمارهٔ ۷۱۲: خوش باش که هر که راز داند 181غزل شمارهٔ ۷۱۳: ساقی زان می که می‌چریدند 182غزل شمارهٔ ۷۱۴: اول نظر ار چه سرسری بود 183غزل شمارهٔ ۷۱۵: اول نظر ار چه سرسری بود 184غزل شمارهٔ ۷۱۶: دیر آمده‌ای سفر مکن زود 185غزل شمارهٔ ۷۱۷: آن کس که به بندگیت آید 186غزل شمارهٔ ۷۱۸: آخر گهر وفا ببارید 187غزل شمارهٔ ۷۱۹: ای اهل صبوح در چه کارید 188غزل شمارهٔ ۷۲۰: از بهر چه در غم و زحیرید 189غزل شمارهٔ ۷۲۱: هر سینه که سیمبر ندارد 190غزل شمارهٔ ۷۲۲: ما مست شدیم و دل جدا شد 191غزل شمارهٔ ۷۲۳: ساقی برخیز کان مه آمد 192غزل شمارهٔ ۷۲۴: گرمابه دهر جان فزا بود 193غزل شمارهٔ ۷۲۵: کس با چو تو یار راز گوید 194غزل شمارهٔ ۷۲۶: شب رفت حریفکان کجایید 195غزل شمارهٔ ۷۲۷: از دلبر ما نشان کی دارد 196غزل شمارهٔ ۷۲۸: دشمن خویشیم و یار آنک ما را م ...197غزل شمارهٔ ۷۲۹: اینک آن جویی که چرخ سبز را گر ...198غزل شمارهٔ ۷۳۰: اینک آن مرغان که ایشان بیضه‌ه ...199غزل شمارهٔ ۷۳۱: پیش از آن کاندر جهان باغ و می ...200غزل شمارهٔ ۷۳۲: دی میان عاشقان ساقی و مطرب می ...201غزل شمارهٔ ۷۳۳: ذره ذره آفتاب عشق دردی خوار ب ...202غزل شمارهٔ ۷۳۴: مطربا این پرده زن کز رهزنان ف ...203غزل شمارهٔ ۷۳۵: دوش آمد پیل ما را باز هندستان ...204غزل شمارهٔ ۷۳۶: گر یکی شاخی شکستم من ز گلزاری ...205غزل شمارهٔ ۷۳۷: نام آن کس بر که مرده از جمالش ...206غزل شمارهٔ ۷۳۸: مطربم سرمست شد انگشت بر رق می ...207غزل شمارهٔ ۷۳۹: قند بگشا ای صنم تا عیش را شیر ...208غزل شمارهٔ ۷۴۰: مشک و عنبر گر ز مشک زلف یارم ...209غزل شمارهٔ ۷۴۱: پنج در چه فایده چون هجر را شش ...210غزل شمارهٔ ۷۴۲: عشق عاشق را ز غیرت نیک دشمن ر ...211غزل شمارهٔ ۷۴۳: آن زمانی را که چشم از چشم او ...212غزل شمارهٔ ۷۴۴: رو ترش کردی مگر دی باده‌ات گی ...213غزل شمارهٔ ۷۴۵: آمدم تا رو نهم بر خاک پای یار ...214غزل شمارهٔ ۷۴۶: برنشست آن شاه عشق و دام ظلمت ...215غزل شمارهٔ ۷۴۷: ای طربناکان ز مطرب التماس می‌ ...216غزل شمارهٔ ۷۴۸: فخر جمله ساقیانی ساغرت در کار ...217غزل شمارهٔ ۷۴۹: مست آمد دلبرم تا دل برد از با ...218غزل شمارهٔ ۷۵۰: شاد شد جانم که چشمت وعده احسا ...219غزل شمارهٔ ۷۵۱: هر زمان کز غیب عشق یار ما خنج ...220غزل شمارهٔ ۷۵۲: هم دلم ره می‌نماید هم دلم ره ...221غزل شمارهٔ ۷۵۳: هم لبان می‌فروشت باده را ارزا ...222غزل شمارهٔ ۷۵۴: می‌خرامد آفتاب خوبرویان ره کن ...223غزل شمارهٔ ۷۵۵: شاه ما از جمله شاهان پیش بود ...224غزل شمارهٔ ۷۵۶: علتی باشد که آن اندر بهاران ب ...225غزل شمارهٔ ۷۵۷: وصف آن مخدوم می‌کن گر چه می‌ر ...226غزل شمارهٔ ۷۵۸: دل من کار تو دارد گل و گلنار ...227غزل شمارهٔ ۷۵۹: دل من رای تو دارد سر سودای تو ...228غزل شمارهٔ ۷۶۰: خنک آن کس که چو ما شد همه تسل ...229غزل شمارهٔ ۷۶۱: چو سحرگاه ز گلشن مه عیار برآم ...230غزل شمارهٔ ۷۶۲: بدرد مرده کفن را به سر گور بر ...231غزل شمارهٔ ۷۶۳: خنک آن کس که چو ما شد همگی لط ...232غزل شمارهٔ ۷۶۴: مشو ای دل تو دگرگون که دل یار ...233غزل شمارهٔ ۷۶۵: هله نومید نباشی که تو را یار ...234غزل شمارهٔ ۷۶۶: خضری که عمر ز آبت بکشد دراز گ ...235غزل شمارهٔ ۷۶۷: صنما جفا رها کن کرم این روا ن ...236غزل شمارهٔ ۷۶۸: چمنی که جمله گل‌ها به پناه او ...237غزل شمارهٔ ۷۶۹: چه توقفست زین پس همه کاروان ر ...238غزل شمارهٔ ۷۷۰: همه را بیازمودم ز تو خوشترم ن ...239غزل شمارهٔ ۷۷۱: هله عاشقان بکوشید که چو جسم و ...240غزل شمارهٔ ۷۷۲: صنما سپاه عشقت به حصار دل درآ ...241غزل شمارهٔ ۷۷۳: سحری چو شاه خوبان به وثاق ما ...242غزل شمارهٔ ۷۷۴: به میان دل خیال مه دلگشا درآم ...243غزل شمارهٔ ۷۷۵: هله هش دار که در شهر دو سه طر ...244غزل شمارهٔ ۷۷۶: عاشقان بر درت از اشک چو باران ...245غزل شمارهٔ ۷۷۷: ای خدایی که چو حاجات به تو بر ...246غزل شمارهٔ ۷۷۸: از دلم صورت آن خوب ختن می‌نرو ...247غزل شمارهٔ ۷۷۹: همه خفتند و من دلشده را خواب ...248غزل شمارهٔ ۷۸۰: بر سر آتش تو سوختم و دود نکرد 249غزل شمارهٔ ۷۸۱: در دلم چون غمت ای سرو روان بر ...250غزل شمارهٔ ۷۸۲: خبرت هست که در شهر شکر ارزان ...251غزل شمارهٔ ۷۸۳: ای دریغا که حریفان همه سر بنه ...252غزل شمارهٔ ۷۸۴: عید بگذشت و همه خلق سوی کار ش ...253غزل شمارهٔ ۷۸۵: ما نه زان محتشمانیم که ساغر گ ...254غزل شمارهٔ ۷۸۶: آنک عکس رخ او راه ثریا بزند 255غزل شمارهٔ ۷۸۷: آنچ روی تو کند نور رخ خور نکن ...256غزل شمارهٔ ۷۸۸: آه کان طوطی دل بی‌شکرستان چه ...257غزل شمارهٔ ۷۸۹: از دلم صورت آن خوب ختن می‌نرو ...258غزل شمارهٔ ۷۹۰: واقف سرمد تا مدرسه عشق گشود 259غزل شمارهٔ ۷۹۱: این کبوتربچه هم عزم هوا کرد و ...260غزل شمارهٔ ۷۹۲: هله پیوسته سرت سبز و لبت خندا ...261غزل شمارهٔ ۷۹۳: هست مستی که مرا جانب میخانه ب ...262غزل شمارهٔ ۷۹۴: هر کی از حلقه ما جای دگر بگری ...263غزل شمارهٔ ۷۹۵: وقت آن شد که ز خورشید ضیایی ب ...264غزل شمارهٔ ۷۹۶: وای آن دل که بدو از تو نشانی ...265غزل شمارهٔ ۷۹۷: ز اول روز که مخموری مستان باش ...266غزل شمارهٔ ۷۹۸: ننگ عالم شدن از بهر تو ننگی ن ...267غزل شمارهٔ ۷۹۹: سفره کهنه کجا درخور نان تو بو ...268غزل شمارهٔ ۸۰۰: گر نخسبی ز تواضع شبکی جان چه ...269غزل شمارهٔ ۸۰۱: عشرتی هست در این گوشه غنیمت د ...270غزل شمارهٔ ۸۰۲: می‌رسد یوسف مصری همه اقرار ده ...271غزل شمارهٔ ۸۰۳: بر سر کوی تو عقل از سر جان بر ...272غزل شمارهٔ ۸۰۴: صنما گر ز خط و خال تو فرمان آ ...273غزل شمارهٔ ۸۰۵: یا رب این بوی که امروز به ما ...274غزل شمارهٔ ۸۰۶: یا رب این بوی خوش از روضه جان ...275غزل شمارهٔ ۸۰۷: لحظه‌ای قصه کنان قصه تبریز کن ...276غزل شمارهٔ ۸۰۸: عید بگذشت و همه خلق سوی کار ش ...277غزل شمارهٔ ۸۰۹: طرفه گرمابه بانی کو ز خلوت بر ...278غزل شمارهٔ ۸۱۰: باز شیری با شکر آمیختند 279غزل شمارهٔ ۸۱۱: آن شکرپاسخ نباتم می‌دهد 280غزل شمارهٔ ۸۱۲: خنب‌های لایزالی جوش باد 281غزل شمارهٔ ۸۱۳: موشکی صندوق را سوراخ کرد 282غزل شمارهٔ ۸۱۴: بار دیگر یار ما هنباز کرد 283غزل شمارهٔ ۸۱۵: شهر پر شد لولیان عقل دزد 284غزل شمارهٔ ۸۱۶: خلق می‌جنبند مانا روز شد 285غزل شمارهٔ ۸۱۷: چون مرا جمعی خریدار آمدند 286غزل شمارهٔ ۸۱۸: ساقیان سرمست در کار آمدند 287غزل شمارهٔ ۸۱۹: اندک اندک جمع مستان می‌رسند 288غزل شمارهٔ ۸۲۰: هر چه آن خسرو کند شیرین کند 289غزل شمارهٔ ۸۲۱: خنده از لطفت حکایت می‌کند 290غزل شمارهٔ ۸۲۲: عشق اکنون مهربانی می‌کند 291غزل شمارهٔ ۸۲۳: عمر بر اومید فردا می‌رود 292غزل شمارهٔ ۸۲۴: عاشقان پیدا و دلبر ناپدید 293غزل شمارهٔ ۸۲۵: برنشین ای عزم و منشین ای امید 294غزل شمارهٔ ۸۲۶: ای خدا از عاشقان خشنود باد 295غزل شمارهٔ ۸۲۷: نه فلک مر عاشقان را بنده باد 296غزل شمارهٔ ۸۲۸: هر که را اسرار عشق اظهار شد 297غزل شمارهٔ ۸۲۹: هر چه دلبر کرد ناخوش چون بود 298غزل شمارهٔ ۸۳۰: صاف جان‌ها سوی گردون می‌رود 299غزل شمارهٔ ۸۳۱: هر زمان لطفت همی در پی رسد 300غزل شمارهٔ ۸۳۲: شب شد و هنگام خلوتگاه شد 301غزل شمارهٔ ۸۳۳: مرگ ما هست عروسی ابد 302غزل شمارهٔ ۸۳۴: از دل رفته نشان می‌آید 303غزل شمارهٔ ۸۳۵: گل خندان که نخندد چه کند 304غزل شمارهٔ ۸۳۶: گر نخسپی شبکی جان چه شود 305غزل شمارهٔ ۸۳۷: هر کجا بوی خدا می‌آید 306غزل شمارهٔ ۸۳۸: گر نخسپی شبکی جان چه شود 307غزل شمارهٔ ۸۳۹: خشمین بر آن کسی شو کز وی گزیر ...308غزل شمارهٔ ۸۴۰: بعد از سماع گویی کان شورها کج ...309غزل شمارهٔ ۸۴۱: باز آفتاب دولت بر آسمان برآمد 310غزل شمارهٔ ۸۴۲: آن ماه کو ز خوبی بر جمله می‌د ...311غزل شمارهٔ ۸۴۳: در عشق زنده باید کز مرده هیچ ...312غزل شمارهٔ ۸۴۴: گر ساعتی ببری ز اندیشه‌ها چه ...313غزل شمارهٔ ۸۴۵: مرغی که ناگهانی در دام ما درآ ...314غزل شمارهٔ ۸۴۶: بیمار رنج صفرا ذوق شکر نداند 315غزل شمارهٔ ۸۴۷: پیمانه ایست این جان پیمانه ای ...316غزل شمارهٔ ۸۴۸: از چشم پرخمارت دل را قرار مان ...317غزل شمارهٔ ۸۴۹: ای آن که از عزیزی در دیده جات ...318غزل شمارهٔ ۸۵۰: یک خانه پر ز مستان مستان نو ر ...319غزل شمارهٔ ۸۵۱: ای آنک پیش حسنت حوری قدم دو آ ...320غزل شمارهٔ ۸۵۲: جز لطف و جز حلاوت خود از شکر ...321غزل شمارهٔ ۸۵۳: مر بحر را ز ماهی دایم گزیر با ...322غزل شمارهٔ ۸۵۴: گفتم مکن چنین‌ها ای جان چنین ...323غزل شمارهٔ ۸۵۵: عید آمد و خوش آمد دلدار دلکش ...324غزل شمارهٔ ۸۵۶: برجه ز خواب و بنگر نک روز روش ...325غزل شمارهٔ ۸۵۷: گفتی که در چه کاری با تو چه ک ...326غزل شمارهٔ ۸۵۸: وقتی خوشست ما را لابد نبید با ...327غزل شمارهٔ ۸۵۹: نی دیده هر دلی را دیدار می‌نم ...328غزل شمارهٔ ۸۶۰: ای دل اگر کم آیی کارت کمال گی ...329غزل شمارهٔ ۸۶۱: لطفی نماند کان صنم خوش لقا نک ...330غزل شمارهٔ ۸۶۲: قومی که بر براق بصیرت سفر کنن ...331غزل شمارهٔ ۸۶۳: آتش پریر گفت نهانی به گوش دود 332غزل شمارهٔ ۸۶۴: بلبل نگر که جانب گلزار می‌رود 333غزل شمارهٔ ۸۶۵: جانا بیار باده که ایام می‌رود 334غزل شمارهٔ ۸۶۶: چندان حلاوت و مزه و مستی و گش ...335غزل شمارهٔ ۸۶۷: چندان حلاوت و مزه و مستی و گش ...336غزل شمارهٔ ۸۶۸: به حرم به خود کشید و مرا آشنا ...337غزل شمارهٔ ۸۶۹: خیاط روزگار به بالای هیچ مرد 338غزل شمارهٔ ۸۷۰: چشمم همی‌پرد مگر آن یار می‌رس ...339غزل شمارهٔ ۸۷۱: آمد بهار خرم و رحمت نثار شد 340غزل شمارهٔ ۸۷۲: این عشق جمله عاقل و بیدار می‌ ...341غزل شمارهٔ ۸۷۳: خفته نمود دلبر گفتم ز باغ زود 342غزل شمارهٔ ۸۷۴: امروز مرده بین که چه سان زنده ...343غزل شمارهٔ ۸۷۵: گر عید وصل تست منم خود غلام ع ...344غزل شمارهٔ ۸۷۶: تا چند خرقه بردرم از بیم و از ...345غزل شمارهٔ ۸۷۷: امسال بلبلان چه خبرها همی‌دهن ...346غزل شمارهٔ ۸۷۸: صحرا خوشست لیک چو خورشید فر د ...347غزل شمارهٔ ۸۷۹: صبح آمد و صحیفه مصقول برکشید 348غزل شمارهٔ ۸۸۰: صد مصر مملکت ز تعدی خراب شد 349غزل شمارهٔ ۸۸۱: آه که بار دگر آتش در من فتاد 350غزل شمارهٔ ۸۸۲: جامه سیه کرد کفر نور محمد رسی ...351غزل شمارهٔ ۸۸۳: جان من و جان تو بود یکی ز اتح ...352غزل شمارهٔ ۸۸۴: پرده دل می‌زند زهره هم از بام ...353غزل شمارهٔ ۸۸۵: بار دگر آمدیم تا شود اقبال شا ...354غزل شمارهٔ ۸۸۶: از رسن زلف تو خلق به جان آمدن ...355غزل شمارهٔ ۸۸۷: روبهکی دنبه برد شیر مگر خفته ...356غزل شمارهٔ ۸۸۸: زهره من بر فلک شکل دگر می‌رود 357غزل شمارهٔ ۸۸۹: روی تو چون روی مار خوی تو زهر ...358غزل شمارهٔ ۸۹۰: صبحدمی همچو صبح پرده ظلمت دری ...359غزل شمارهٔ ۸۹۱: دی شد و بهمن گذشت فصل بهاران ...360غزل شمارهٔ ۸۹۲: آمد شهر صیام سنجق سلطان رسید 361غزل شمارهٔ ۸۹۳: نیک بدست آنک او شد تلف نیک و ...362غزل شمارهٔ ۸۹۴: نعره آن بلبلان از سوی بستان ر ...363غزل شمارهٔ ۸۹۵: وسوسه تن گذشت غلغله جان رسید 364غزل شمارهٔ ۸۹۶: غره مشو گر ز چرخ کار تو گردد ...365غزل شمارهٔ ۸۹۷: شرح دهم من که شب از چه سیه دل ...366غزل شمارهٔ ۸۹۸: بانگ زدم من که دل مست کجا می‌ ...367غزل شمارهٔ ۸۹۹: یار مرا عارض و عذار نه این بو ...368غزل شمارهٔ ۹۰۰: بگیر دامن لطفش که ناگهان بگری ...369غزل شمارهٔ ۹۰۱: اگر دمی بنوازد مرا نگار چه با ...370غزل شمارهٔ ۹۰۲: ز سر بگیرم عیشی چو پا به گنج ...371غزل شمارهٔ ۹۰۳: اگر مرا تو نخواهی دلم تو را ن ...372غزل شمارهٔ ۹۰۴: ز باد حضرت قدسی بنفشه زار چه ...373غزل شمارهٔ ۹۰۵: شدم ز عشق به جایی که عشق نیز ...374غزل شمارهٔ ۹۰۶: گرفت خشم ز بستان سرخری و برون ...375غزل شمارهٔ ۹۰۷: مده به دست فراقت دل مرا که نش ...376غزل شمارهٔ ۹۰۸: چو درد گیرد دندان تو عدو گردد 377غزل شمارهٔ ۹۰۹: چه پادشاست که از خاک پادشا سا ...378غزل شمارهٔ ۹۱۰: بر آستانه اسرار آسمان نرسد 379غزل شمارهٔ ۹۱۱: به روز مرگ چو تابوت من روان ب ...380غزل شمارهٔ ۹۱۲: نگفتمت مرو آن جا که مبتلات کن ...381غزل شمارهٔ ۹۱۳: بگو به گوش کسانی که نور چشم م ...382غزل شمارهٔ ۹۱۴: ز بانگ پست تو ای دل بلند گشت ...383غزل شمارهٔ ۹۱۵: بیا که ساقی عشق شراب باره رسی ...384غزل شمارهٔ ۹۱۶: درخت و برگ برآید ز خاک این گو ...385غزل شمارهٔ ۹۱۷: به یارکان صفا جز می صفا مدهید 386غزل شمارهٔ ۹۱۸: چو کارزار کند شاه روم با شمشا ...387غزل شمارهٔ ۹۱۹: ببرد خواب مرا عشق و عشق خواب ...388غزل شمارهٔ ۹۲۰: کسی که عاشق آن رونق چمن باشد 389غزل شمارهٔ ۹۲۱: سخن که خیزد از جان ز جان حجاب ...390غزل شمارهٔ ۹۲۲: چو عشق را هوس بوسه و کنار بود 391غزل شمارهٔ ۹۲۳: رسید ساقی جان ما خمار خواب آل ...392غزل شمارهٔ ۹۲۴: به روح‌های مقدس ز من سلام بری ...393غزل شمارهٔ ۹۲۵: دو ماه پهلوی همدیگرند بر در ع ...394غزل شمارهٔ ۹۲۶: حبیب کعبه جانست اگر نمی‌دانید 395غزل شمارهٔ ۹۲۷: به باغ بلبل از این پس حدیث ما ...396غزل شمارهٔ ۹۲۸: هزار جان مقدس فدای روی تو باد 397غزل شمارهٔ ۹۲۹: ز عشق آن رخ خوب تو ای اصول مر ...398غزل شمارهٔ ۹۳۰: سپاس و شکر خدا را که بندها بگ ...399غزل شمارهٔ ۹۳۱: مها به دل نظری کن که دل تو را ...400غزل شمارهٔ ۹۳۲: مها به دل نظری کن که دل تو را ...401غزل شمارهٔ ۹۳۳: میان باغ گل سرخ‌های و هو دارد 402غزل شمارهٔ ۹۳۴: میان باغ گل سرخ‌های و هو دارد 403غزل شمارهٔ ۹۳۵: مکن مکن که پشیمان شوی و بد با ...404غزل شمارهٔ ۹۳۶: مرا عقیق تو باید شکر چه سود ک ...405غزل شمارهٔ ۹۳۷: فراغتی دهدم عشق تو ز خویشاوند 406غزل شمارهٔ ۹۳۸: سخن به نزد سخندان بزرگوار بود 407غزل شمارهٔ ۹۳۹: به پیش تو چه زند جان و جان کد ...408غزل شمارهٔ ۹۴۰: ربود عشق تو تسبیح و داد بیت و ...409غزل شمارهٔ ۹۴۱: ز بعد خاک شدن یا زیان بود یا ...410غزل شمارهٔ ۹۴۲: اگر مرا تو نخواهی دلم تو را خ ...411غزل شمارهٔ ۹۴۳: نماز شام چو خورشید در غروب آی ...412غزل شمارهٔ ۹۴۴: به باغ بلبل از این پس نوای ما ...413غزل شمارهٔ ۹۴۵: ندا رسید به جان‌ها که چند می‌ ...414غزل شمارهٔ ۹۴۶: میان باغ گل سرخ‌های و هو دارد 415غزل شمارهٔ ۹۴۷: مخسب شب که شبی صد هزار جان ار ...416غزل شمارهٔ ۹۴۸: کسی خراب خرابات و مست می‌باشد 417غزل شمارهٔ ۹۴۹: مرا وصال تو باید صبا چه سود ک ...418غزل شمارهٔ ۹۵۰: سپاس آن عدمی را که هست ما برب ...419غزل شمارهٔ ۹۵۱: هر آن نوی که رسد سوی تو قدید ...420غزل شمارهٔ ۹۵۲: ز شمس دین طرب نوبهار بازآید 421غزل شمارهٔ ۹۵۳: سپیده دم بدمید و سپیده می‌سای ...422غزل شمارهٔ ۹۵۴: فزود آتش من آب را خبر ببرید 423غزل شمارهٔ ۹۵۵: سلام بر تو که سین سلام بر تو ...424غزل شمارهٔ ۹۵۶: ز جان سوخته‌ام خلق را حذار کن ...425غزل شمارهٔ ۹۵۷: هزار جان مقدس فدای روی تو باد 426غزل شمارهٔ ۹۵۸: کدام لب که از او بوی جان نمی‌ ...427غزل شمارهٔ ۹۵۹: اگر دل از غم دنیا جدا توانی ک ...428غزل شمارهٔ ۹۶۰: به حارسان نکوروی من خطاب کنید 429غزل شمارهٔ ۹۶۱: جهان را بدیدم وفایی ندارد 430غزل شمارهٔ ۹۶۲: سحر این دل من ز سودا چه می‌شد 431غزل شمارهٔ ۹۶۳: دل من که باشد که تو را نباشد 432غزل شمارهٔ ۹۶۴: گفتم که ای جان خود جان چه باش ...433غزل شمارهٔ ۹۶۵: دل گردون خلل کند چو مه تو نها ...434غزل شمارهٔ ۹۶۶: دیده خون گشت و خون نمی‌خسبد 435غزل شمارهٔ ۹۶۷: رسم نو بین که شهریار نهاد 436غزل شمارهٔ ۹۶۸: سیبکی نیم سرخ و نیمی زرد 437غزل شمارهٔ ۹۶۹: سیبکی نیم سرخ و نیمی زرد 438غزل شمارهٔ ۹۷۰: دیده‌ها شب فراز باید کرد 439غزل شمارهٔ ۹۷۱: عشق تو مست و کف زنانم کرد 440غزل شمارهٔ ۹۷۲: عاشقانی که باخبر میرند 441غزل شمارهٔ ۹۷۳: صوفیان در دمی دو عید کنند 442غزل شمارهٔ ۹۷۴: گر تو را بخت یار خواهد بود 443غزل شمارهٔ ۹۷۵: آتش افکند در جهان جمشید 444غزل شمارهٔ ۹۷۶: خسروانی که فتنه‌ای چینید 445غزل شمارهٔ ۹۷۷: عید بر عاشقان مبارک باد 446غزل شمارهٔ ۹۷۸: زندگانی صدر عالی باد 447غزل شمارهٔ ۹۷۹: شاهدی بین که در زمانه بزاد 448غزل شمارهٔ ۹۸۰: مادر عشق طفل عاشق را 449غزل شمارهٔ ۹۸۱: شعر من نان مصر را ماند 450غزل شمارهٔ ۹۸۲: یوسف آخرزمان خرامان شد 451غزل شمارهٔ ۹۸۳: هر کی در ذوق عشق دنگ آمد 452غزل شمارهٔ ۹۸۴: هین که هنگام صابران آمد 453غزل شمارهٔ ۹۸۵: هر که بهر تو انتظار کند 454غزل شمارهٔ ۹۸۶: عشق را جان بی‌قرار بود 455غزل شمارهٔ ۹۸۷: هر که را ذوق دین پدید آید 456غزل شمارهٔ ۹۸۸: بوی دلدار ما نمی‌آید 457غزل شمارهٔ ۹۸۹: صبر با عشق بس نمی‌آید 458غزل شمارهٔ ۹۹۰: من بسازم ولیک کی شاید 459غزل شمارهٔ ۹۹۱: عشق جانان مرا ز جان ببرید 460غزل شمارهٔ ۹۹۲: خسروانی که فتنه‌ای چینید 461غزل شمارهٔ ۹۹۳: زان ازلی نور که پرورده‌اند 462غزل شمارهٔ ۹۹۴: دوست همان به که بلاکش بود 463غزل شمارهٔ ۹۹۵: دیدن روی تو هم از بامداد 464غزل شمارهٔ ۹۹۶: گفت کسی خواجه سنایی بمرد 465غزل شمارهٔ ۹۹۷: پیرهن یوسف و بو می‌رسد 466غزل شمارهٔ ۹۹۸: آتش عشق تو قلاووز شد 467غزل شمارهٔ ۹۹۹: از سوی دل لشکر جان آمدند 468غزل شمارهٔ ۱۰۰۰: آنچ گل سرخ قبا می‌کند 469غزل شمارهٔ ۱۰۰۱: آه در آن شمع منور چه بود 470غزل شمارهٔ ۱۰۰۲: چونک کمند تو دلم را کشید 471غزل شمارهٔ ۱۰۰۳: شاخ گلی باغ ز تو سبز و شاد 472غزل شمارهٔ ۱۰۰۴: دوش دل عربده گر با کی بود 473غزل شمارهٔ ۱۰۰۵: هر که ز عشاق گریزان شود 474غزل شمارهٔ ۱۰۰۶: عشق مرا بر همگان برگزید 475غزل شمارهٔ ۱۰۰۷: گفت کسی خواجه سنایی بمرد 476غزل شمارهٔ ۱۰۰۸: یا من نعماه غیر معدود 477غزل شمارهٔ ۱۰۰۹: طارت الکتب الکرام من کرام یا ...478غزل شمارهٔ ۱۰۱۰: من رای درا تلالا نوره وسط ال ...479غزل شمارهٔ ۱۰۱۱: میر خوبان را دگر منشور خوبی ...480غزل شمارهٔ ۱۰۱۲: یا شبه الطیف لی انت قریب بعی ...481غزل شمارهٔ ۱۰۱۳: اگر حریف منی پس بگو که دوش چ ...482غزل شمارهٔ ۱۰۱۴: حکم البین بموتی و عمد

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ