کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای که ز یک تابش تو کوه احد پاره شود

    چه عجب ار مشت گلی عاشق و بیچاره شود

    چونک به لطفش نگری سنگ حجر موم شود

    چونک به قهرش نگری موم تو خود خاره شود

    نوحه کنی نوحه کنی مرده دل زنده شود

    کار کنی کار کنی جان تو این کاره شود

    عزم سفر دارد جان می‌نهیش بند گران

    برسکلد بند تو را عاقبت آواره شود

    چونک سلیمان برود دیو شهنشاه شود

    چون برود صبر و خرد نفس تو اماره شود

    عشق گرفتست جهان رنگ نبینی تو از او

    لیک چو بر تن بزند زردی رخساره شود

    شه بچه‌ای باید کو مشتری لعل بود

    نادره‌ای باید کو بهر تو غمخواره شود

    بشنو از قل خدا هست زمین مهد شما

    گر نبود طفل چرا بسته گهواره شود

    چون بجهی از غضبش دامن حلمش بکشی

    آتش سوزنده تو را لطف و کرم باره شود

    گردش این سایه من سخره خورشید حق است

    نی چو منجم که دلش سخره استاره شود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha