کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خضاب از خون عاشق کن نگاری کرده‌ام پیدا
    نگار سر و قد گلعذاری کرده‌ام پیدا
    بتی من جسته‌ام کز چهره‌اش پیداست نور حق
    عجب آئینه و آئینه داری کرده‌ام پیدا
    بیک ابرش جهاندن شعله در هر خرمن اندازد
    ز برق آتش عنان تر شهواری کرده‌ام پیدا
    خدنگ غمزه سرکش کرده‌ای صیادوش شوخی
    بت صیدافکن عاشق شکاری کرده‌ام پیدا
    سزد در داد اول بازم ار نقد دل و دین را
    دغل دشمن حریف خوش‌قماری کرده‌ام پیدا
    کنار از بوالهوس جوئی به عاشق مهربان خوئی
    بدشمن دشمنی با یار یاری کرده‌ام پیدا
    چه خواهم کرد مشتاق ار ببازم عشق با خوبان
    خجسته شغلی و فرخنده کاری کرده‌ام پیدا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha