به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانیغزل هاشمارهٔ ۱۰: شبی گریم شبی نالم ز هجرت داد از این شبها

720عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

شبی گریم شبی نالم ز هجرت داد از این شبها
به شبهای غمت در مانده‌ام فریاد از این شبها
بود گر هر شبم زینسان به روز هجر آبستن
مرا بس روزهای تیره خواهد زاد از این شبها
بسم روز از غمت شب شد بسی شب روز من بی‌تو
بسر بردم غمین زان روزها ناشاد از این شبها
چنین کز دوریت هر شب در آب و آتشم دانم
که خاک هستیم آخر رود بر باد از این شبها
چنین شبها که من دارم نه بیند روز خوش دیگر
بعمر خود کند گر تیره روزی یاد از این شبها
به اشک و آه چندم شمع سان هر شب سحر گردد
نسیم مرگ کوتا سازدم آزاد از این شبها
ز بخت تیره مشتاق آن درازی هر شبم دارد
که نبود از پیش امید روزی داد از این شبها

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۹: ز مه رویان مهی جستم به خوبی آفتاب ا ...2شمارهٔ ۱۰: شبی گریم شبی نالم ز هجرت داد از ای ...3شمارهٔ ۱۱: خضاب از خون عاشق کن نگاری کرده‌ام ...4شمارهٔ ۱۲: از تنگی دل نیست بلب ره نفسم را 5شمارهٔ ۱۳: ز زلفش تارک جانم بود پیوند هر مورا 6شمارهٔ ۱۴: بامید چه جان از تن برآید ناتوانی ر ...7شمارهٔ ۱۵: تا کی بما نشینی بیگانه وار یا را 8شمارهٔ ۱۶: کاش بیرون فتد از سینه دل زار مرا 9شمارهٔ ۱۷: ما حریف غم و پیمانه کشی پیشه ما 10شمارهٔ ۱۸: توئی که چاشنی آشتی است جنگ ترا 11شمارهٔ ۱۹: نیست کس بعهد ما یار یار خویش را 12شمارهٔ ۲۰: برون قدر من از جرگ گرفتاران شود پی ...13شمارهٔ ۲۱: دل داد دامن از کف تا زلف یار خود ر ...14شمارهٔ ۲۲: تو و از ناز سرگرانیها 15شمارهٔ ۲۳: گفتی شویم کی من از او او ز من جدا 16شمارهٔ ۲۴: بی‌تو مرگ آسوده سازد اضطراب دل مرا 17شمارهٔ ۲۵: نگیرد دل قرار از تاب تب بیمار هجرا ...18شمارهٔ ۲۶: از عشق گلبنی است چو بلبل فغان ما 19شمارهٔ ۲۷: جانی و بکنه تو کسی پی نبرد جانا 20شمارهٔ ۲۸: بود این زخم دیگر کشته تیغ عتابش را 21شمارهٔ ۲۹: ایکه دارد حسن سنگین دل گران گوش تر ...22شمارهٔ ۳۰: بر سینه خود یار نهد سینه ما را 23شمارهٔ ۳۱: چو رویت بود اگر میداشت خورشید جهان ...24شمارهٔ ۳۲: از پی احیای من روح روان من بیا 25شمارهٔ ۳۳: از گلشن است دور اگر آشیان ما 26شمارهٔ ۳۴: مرهم نکند فایده داغ دل ما را 27شمارهٔ ۳۵: بی‌تو گو سوزد ز برق آه گشت دل مرا 28شمارهٔ ۳۶: برجا دل و او مقابل ما 29شمارهٔ ۳۷: عنان دل بکف کودکی بود ما را 30شمارهٔ ۳۸: از انتظار مکش بیش از این فکاری را 31شمارهٔ ۳۹: درون غنچه دل خار خاری کرده‌ام پیدا 32شمارهٔ ۴۰: چه شد گاهی بحرفی آن دو لعل دلگشا ب ...33شمارهٔ ۴۱: گل همنشین خار و خس در دامن گلزارها 34شمارهٔ ۴۲: بسکه بر دل زخم جور از خاروخس باشد ...35شمارهٔ ۴۳: صبح شد ساقی بشو ز آئینه رو زنگ خوا ...36شمارهٔ ۴۴: با غیر چو میکشی می ناب 37شمارهٔ ۴۵: زهی خطت ز عرق مشک ناب در ته آب 38شمارهٔ ۴۶: شب تا سحر تو مست شکر خواب 39شمارهٔ ۴۷: صبح شد ساقی بشو از دیده خواب 40شمارهٔ ۴۸: نگارم در کنار و ساغر می بر لبست ام ...41شمارهٔ ۴۹: شب وصل است و آمد یار غیرش از قفا ا ...42شمارهٔ ۵۰: کی در دل ما جز تو کسی را گذری هست 43شمارهٔ ۵۱: جز جور کار طبع بکین مایل تو نیست 44شمارهٔ ۵۲: رفتی تو ز بزم و نه همین نشئه ز می ...45شمارهٔ ۵۳: جان بقید تنم از کوی کسی افتاده است 46شمارهٔ ۵۴: تو را فلک بمن ایماه مهربان نگذاشت 47شمارهٔ ۵۵: اشگم بود آن گل که گلابش همه خونست 48شمارهٔ ۵۶: آنکه با من همنشین در عشق جانان من ...49شمارهٔ ۵۷: منت ز سر زلف توام یکسر مو نیست 50شمارهٔ ۵۸: تو را که چرخ بکام من از جفا نگذاشت 51شمارهٔ ۵۹: از صحن کعبه ساحت میخانه خوشتر است 52شمارهٔ ۶۰: ز الفت خوبان که سودش اشگ و آهی بیش ...53شمارهٔ ۶۱: جور خوبان غمزدای جان غمناک من است 54شمارهٔ ۶۲: بکوی یار مرا بار در گل افتاده است 55شمارهٔ ۶۳: یک گل بساحت چمن و طرف باغ نیست 56شمارهٔ ۶۴: عشق آمد و غیر یار نگذاشت 57شمارهٔ ۶۵: از جسم بکوی یار جان رفت 58شمارهٔ ۶۶: گلی و گل رخی تا در چمن هست 59شمارهٔ ۶۷: دلم بی‌او صفا هرگز ندیده است 60شمارهٔ ۶۸: در چمن جوری که از باد خزان بر گل گ ...61شمارهٔ ۶۹: ننالم در قفس ایگل ز جور خار هجرانت 62شمارهٔ ۷۰: آنکه درمان دل خسته عالم با اوست 63شمارهٔ ۷۱: خوش آنکه گشته تسلیم بر حکمت از بدا ...64شمارهٔ ۷۲: خونم ز لب بوسه فریب تو هوس ریخت 65شمارهٔ ۷۳: دلم ز خاک ره آن غیرت پری برداشت 66شمارهٔ ۷۴: زان در کجا توان رفت از بی‌پناهی ای ...67شمارهٔ ۷۵: سوی غربت آن بت خودکام محمل بست و ر ...68شمارهٔ ۷۶: منم که داغ عزیزان هر دیارم سوخت 69شمارهٔ ۷۷: بدل چگونه توان داغ عشق پنهان است 70شمارهٔ ۷۸: گشته‌ام از فیض عشق موی به مو دوست ...71شمارهٔ ۷۹: اگر حرم بود ار دیرخانه خانه تست 72شمارهٔ ۸۰: دور از توام بجز غم و رنج و ملال چی ...73شمارهٔ ۸۱: گوشت کجا بناله‌ام ای‌دل فریب هست 74شمارهٔ ۸۲: زد قدم هر کس بگیتی پیشه دیگر گرفت 75شمارهٔ ۸۳: ز ناز هرگزت از من اگر سئوالی نیست 76شمارهٔ ۸۴: جز عشق که اشرف بود از جمله کمالات 77شمارهٔ ۸۵: از دوست قالب من دیوانه پرشده است 78شمارهٔ ۸۶: بناله صبحدمم بلبل خوش الحان گفت 79شمارهٔ ۸۷: بگذر از دیر و حرم جانانه جای دیگر ...80شمارهٔ ۸۸: کجا ز قهر تو غیر از توام پناهی هست 81شمارهٔ ۸۹: بر اوست رحم که درمانده دل افتاده ا ...82شمارهٔ ۹۰: گر بعاشق سر عتابش نیست 83شمارهٔ ۹۱: بر لب بغیر ناله که دمساز مانده است 84شمارهٔ ۹۲: بر بلبل آنچه از ستم باغبان گذشت 85شمارهٔ ۹۳: گر چو من از گلشن عشقش بدل جز خار ن ...86شمارهٔ ۹۴: نه صیدی جان برد از صیدگاه چشم فتان ...87شمارهٔ ۹۵: فلک سرگشته از سودای عشقست 88شمارهٔ ۹۶: عالم خراب از نگه می پرست تست 89شمارهٔ ۹۷: بپایت دوش می‌افتاد گاهی راست گاهی ...90شمارهٔ ۹۸: با بلبل مسکین گل و بیداد و دگر هیچ 91شمارهٔ ۹۹: تا ژ گل نام و ز گلزار نشان خواهد ب ...92شمارهٔ ۱۰۰: خاک ار شوم بکوی تو گردم نمیرسد 93شمارهٔ ۱۰۱: گشاید از در میخانه هر در کاسمان ب ...94شمارهٔ ۱۰۲: پائی بپای دشت نوردم نمیرسد 95شمارهٔ ۱۰۳: ز خیلی کجا چون تو شاهی برآید 96شمارهٔ ۱۰۴: گرم صد داغ بر جان میگذارد 97شمارهٔ ۱۰۵: نه در سر غیر سودای تو باشد 98شمارهٔ ۱۰۶: بهر کام غیر آن شیرین سخن میپرورد 99شمارهٔ ۱۰۷: آن دل که غم بتان ندارد 100شمارهٔ ۱۰۸: نه از جفای تو زیبا صنم نخواهد مان ...101شمارهٔ ۱۰۹: دلم کز آتش جان‌سوز غم نخواهد ماند 102شمارهٔ ۱۱۰: دوش در طرف چمن بلبلی افغان میکرد 103شمارهٔ ۱۱۱: لب شیرین تو شیرین‌تر از آن ساخته‌ ...104شمارهٔ ۱۱۲: نه ز آب و گلت ای نخل جوان ساخته‌ا ...105شمارهٔ ۱۱۳: در چمن مرغ چمن ناله چو بنیاد کند 106شمارهٔ ۱۱۴: سازوبرگ طرب از ساغر و مینا نشود 107شمارهٔ ۱۱۵: گفتی او راست وفاپیشه بلی گر می‌بو ...108شمارهٔ ۱۱۶: می دو چشم تو ندانم ز چه پیمانه زد ...109شمارهٔ ۱۱۷: ناله بکوی او دلم بهر چه بس نمیکند 110شمارهٔ ۱۱۸: بلب صدبار جانم در رهش گر ز انتظار ...111شمارهٔ ۱۱۹: عزیزش دار چون گل هرچه در چشم تو خ ...112شمارهٔ ۱۲۰: گر همین خون مرا یار خورد نوشش باد 113شمارهٔ ۱۲۱: سرکوی اوست جائی که صبا گذر ندارد 114شمارهٔ ۱۲۲: نشاط‌انگیز آفاقست اگر صاحبدمی خند ...115شمارهٔ ۱۲۳: رستنش از دامت احتمال ندارد 116شمارهٔ ۱۲۴: دولت فقر آفت زوال ندارد 117شمارهٔ ۱۲۵: خوانم او را دعا همین باشد 118شمارهٔ ۱۲۶: از آن غم را دل ما خانه باشد 119شمارهٔ ۱۲۷: نیم غمین که بگردون مرا فغان نرسد 120شمارهٔ ۱۲۸: کسیکه دور شدت چون ز آستان میرد 121شمارهٔ ۱۲۹: چه عجب که وقت مردن بمزار ما بیاید 122شمارهٔ ۱۳۰: از دم باد صبا بوی کسی می‌آید 123شمارهٔ ۱۳۱: یار یار امروز یاری نیست یاران را ...124شمارهٔ ۱۳۲: خواهد آورد خط و ترک جفا خواهد کرد 125شمارهٔ ۱۳۳: مرا بخت سبز از فلک دوش بود 126شمارهٔ ۱۳۴: خدات خواهی اگر از بلا نگه دارد 127شمارهٔ ۱۳۵: روزی که مرغ وحشی دل با تو رام بود 128شمارهٔ ۱۳۶: نه هر مهی روش مهرگستری داند 129شمارهٔ ۱۳۷: بوسه‌ای دوش ز لعل تو براتم دادند 130شمارهٔ ۱۳۸: دل چرا چون شمع جز آه سربارش نباشد 131شمارهٔ ۱۳۹: مژده ای دل که شب فرقت یار آخر شد 132شمارهٔ ۱۴۰: صد چشمم و رخسار تو دیدن نگذارند 133شمارهٔ ۱۴۱: شام شد زلف سیاه تو بیارم آمد 134شمارهٔ ۱۴۲: گفتم ز صبر کار بسامان شود نشد 135شمارهٔ ۱۴۳: خوش آنکه مرا وصل تن سیمنتی بود 136شمارهٔ ۱۴۴: خوش آنکه شمع خلوتم آن سروناز بود 137شمارهٔ ۱۴۵: من و پاس تیر جفای او که مباد بر ج ...138شمارهٔ ۱۴۶: منم آنکه هر نفسم بدل ستمی ز عشوه‌ ...139شمارهٔ ۱۴۷: بجز مئی که لب لعل یار من دارد 140شمارهٔ ۱۴۸: چه شود که اهل جهان بکسی ز تف غم ا ...141شمارهٔ ۱۴۹: یارم بکنار امشب آمد 142شمارهٔ ۱۵۰: چو شمعم کشت و آسوده ز آه شعله بار ...143شمارهٔ ۱۵۱: کسان مشغول کار خویش و من مشغول یا ...144شمارهٔ ۱۵۲: قاصدی باز آمد و حرفی ز جائی می‌زن ...145شمارهٔ ۱۵۳: بدی از نیک بر نمی‌آید 146شمارهٔ ۱۵۴: دیدی آخر آنچه با من طالع ناساز کر ...147شمارهٔ ۱۵۵: تا کوی تو بی‌رهبری و راهبری چند 148شمارهٔ ۱۵۶: خوبان سزد که پنجه بخونم فرو کنند 149شمارهٔ ۱۵۷: آنان که می طلب زخم آرزو کنند 150شمارهٔ ۱۵۸: عاشق ز دل و جان چه خبر داشته باشد 151شمارهٔ ۱۵۹: پی چه گلبن بختم گل مراد دهد 152شمارهٔ ۱۶۰: گرنه ز بیوفایی گل یاد میکند 153شمارهٔ ۱۶۱: هرگز ای گل از تو بلبل شیوه یاری ن ...154شمارهٔ ۱۶۲: زحی لیلی از ناز بیرون نیاید 155شمارهٔ ۱۶۳: خوش آن گروه که در بررخ جهان بستند 156شمارهٔ ۱۶۴: گردم بسر کویت دیوانه چنین باید 157شمارهٔ ۱۶۵: برخ صد پرده آن پیدا و پنهان درنظر ...158شمارهٔ ۱۶۶: باز چه شد که با من او هیچ سخن نمی ...159شمارهٔ ۱۶۷: گشت مرغی زخمی تیری دلم آمد بیاد 160شمارهٔ ۱۶۸: دل بیقرار عاشق نفسی قرار گیرد 161شمارهٔ ۱۶۹: دلم جای غم جانانه کردند 162شمارهٔ ۱۷۰: مگو عشاق را وقتی دلی بود 163شمارهٔ ۱۷۱: سرودم را بجرگ بلبلان رنگ دگر باشد 164شمارهٔ ۱۷۲: چون ساغر می بدست گیرد 165شمارهٔ ۱۷۳: عید آمد و کار خوش نباشد 166شمارهٔ ۱۷۴: کی بود اینکه مدت فرقت یار بگذرد 167شمارهٔ ۱۷۵: در طلبت ساز و برک راه ندارد 168شمارهٔ ۱۷۶: از باد زلف تو چو شکن درشکن شود 169شمارهٔ ۱۷۷: دلت شکست دلم را دگر چه خواهد کرد 170شمارهٔ ۱۷۸: زآن مبتلای هجرت عشرت طلب نباشد 171شمارهٔ ۱۷۹: نیست وقتی که مرا جان بر جانان نشو ...172شمارهٔ ۱۸۰: خون ازین غم سزد از دیده بسمل برود 173شمارهٔ ۱۸۱: صفای حسن بدیدن نمیشود آخر 174شمارهٔ ۱۸۲: شود دگر گم دلم در کوی محنت خانه‌ا ...175شمارهٔ ۱۸۳: جهان را سیل اشکم گر برد ویرانه‌ای ...176شمارهٔ ۱۸۴: آن خط چون سبزه به بین آن رخ چون ل ...177شمارهٔ ۱۸۵: بعاشق مژده‌کامی صبا از وصل جانان ...178شمارهٔ ۱۸۶: ز خود بریدم و ترک تو مشکلست هنوز 179شمارهٔ ۱۸۷: جادربر من کرده نگاری نه و هرگز 180شمارهٔ ۱۸۸: گیرم که بر آن عارض گلگون نگرد کس 181شمارهٔ ۱۸۹: ماه من مهرپروری که مپرس 182شمارهٔ ۱۹۰: آن باده که باید لب از او تر نکند ...183شمارهٔ ۱۹۱: نیست بیجا ناله‌ام از تنگی جا در ق ...184شمارهٔ ۱۹۲: میکشم جوری از آن نرگس فتان که مپر ...185شمارهٔ ۱۹۳: بنگر آن لبهای میکون وز خمار ما مپ ...186شمارهٔ ۱۹۴: من آنصیدم که گفت آهسته چون می‌بست ...187شمارهٔ ۱۹۵: گرفتم ز آشیان پرواز از شوق لب بام ...188شمارهٔ ۱۹۶: دیدم من از پهلوی دل از بس جفا خون ...189شمارهٔ ۱۹۷: دل‌زارم باین زاری که می‌نالد ز آز ...190شمارهٔ ۱۹۸: بتی کز صحبتم گیرد ملالش 191شمارهٔ ۱۹۹: جز آنکه برد چو شمعت شبی بخانه خوی ...192شمارهٔ ۲۰۰: جز آنکه کرد ز عشقت خراب خانه خویش 193شمارهٔ ۲۰۱: از اشک و آه دایم در عشق آن پریوش 194شمارهٔ ۲۰۲: گرفتم آمد آن سرو قباپوش 195شمارهٔ ۲۰۳: از تف هجران او هرگز نیاسودم چو شم ...196شمارهٔ ۲۰۴: گل یکی داند چو بانگ بلبل و فریاد ...197شمارهٔ ۲۰۵: سنگین دلت گرفته دلم تنگ در بغل 198شمارهٔ ۲۰۶: جمعند خوبان چون دسته گل 199شمارهٔ ۲۰۷: خونم نریزد، آنغمزه مشکل 200شمارهٔ ۲۰۸: صبحدم در باغ دیدم عندلیبی از ملال 201شمارهٔ ۲۰۹: دارم دلی صد بحر خون زان تیر مژگان ...202شمارهٔ ۲۱۰: بکویش میرود گاهی ز من آهی نمیدانم 203شمارهٔ ۲۱۱: بکنج بیکسی شادم مجوئیدم مجوئیدم 204شمارهٔ ۲۱۲: در محفلت ز خون دل از بس لبالبم 205شمارهٔ ۲۱۳: در گلشن عشق تو جفاکار ندیدم 206شمارهٔ ۲۱۴: نیامد بر لبم آهی ز سوز عشق تا بود ...207شمارهٔ ۲۱۵: ترک سر کردم ز جیب آسمان سر بر زدم 208شمارهٔ ۲۱۶: گرنه از وصل تو در هجر گهی یاد کنم 209شمارهٔ ۲۱۷: دامن خویش ز خون مژه گلشن کردم 210شمارهٔ ۲۱۸: بی تو بتان را چه سرور ای صنم 211شمارهٔ ۲۱۹: ای کس من در جهان گر جز تو کس میدا ...212شمارهٔ ۲۲۰: نه اکنون مست نازت ای بت نامهربان ...213شمارهٔ ۲۲۱: دلی سرگرم شوق از جلوه مستانه‌ای د ...214شمارهٔ ۲۲۲: جهان روشن ز مهر عالم‌افروزی که من ...215شمارهٔ ۲۲۳: بجان ز اندیشه غیرآمدم ز آن انجمن ...216شمارهٔ ۲۲۴: چه میکردم گر از کف دامن وصلت نمید ...217شمارهٔ ۲۲۵: شه من ترا نشان نه که من گدات جویم 218شمارهٔ ۲۲۶: جنوم را فزود از بسکه آن رفتار و ق ...219شمارهٔ ۲۲۷: چه خوش بودی نبودی گر ز من دور این ...220شمارهٔ ۲۲۸: تو در غربت من آرام از غمت چون در ...221شمارهٔ ۲۲۹: ربود دوش چنان باده وصال تو هوشم 222شمارهٔ ۲۳۰: چو فارغ در گرفتاری ز جور خاروخس ب ...223شمارهٔ ۲۳۱: هم اول کاش از کویت من افکار میرفت ...224شمارهٔ ۲۳۲: دم مردن از آن با غیر یار آمد ببال ...225شمارهٔ ۲۳۳: خوش آنکه با تو یکشب در باغ خفته ب ...226شمارهٔ ۲۳۴: دلم دارد هوای دام جان هم 227شمارهٔ ۲۳۵: نه بهر آنکه با من بر سر جنگ است م ...228شمارهٔ ۲۳۶: خوش آنکه بی‌تو دامن بر جسم و جان ...229شمارهٔ ۲۳۷: ای از ازل ز عشق تو آشفته کار من 230شمارهٔ ۲۳۸: چشم سفید شد برهت گل‌عذار من 231شمارهٔ ۲۳۹: یارا کجا یاران کنند آزار یاران بی ...232شمارهٔ ۲۴۰: شدی تو گلبن ناز از کنار سوختگان 233شمارهٔ ۲۴۱: چشم دام تو پر از خون دل از زاری م ...234شمارهٔ ۲۴۲: چون نخواهی نفسی کرد نگهداری من 235شمارهٔ ۲۴۳: شب هجران سرآمد آمدی روز وصالست ای ...236شمارهٔ ۲۴۴: عاقل کجا و بر سر دنیا گریستن 237شمارهٔ ۲۴۵: لطف از اول داشت یار من بمن 238شمارهٔ ۲۴۶: بسپهر بر شده ما ز عشق و طلب کنی ت ...239شمارهٔ ۲۴۷: گشت یارم یار غیر آئین یاری را ببی ...240شمارهٔ ۲۴۸: کشد گر هر دمم صدبار افزون کن خدای ...241شمارهٔ ۲۴۹: یکره ز وصل خویش مرا بهره‌مند کن 242شمارهٔ ۲۵۰: دلم افسرده آه سرد من بین 243شمارهٔ ۲۵۱: گر ز تن جانم و از سینه دل آید بیر ...244شمارهٔ ۲۵۲: شبی روز منست ای از تو روشن چشم دا ...245شمارهٔ ۲۵۳: بود روز و شبم تا کی سیاه از دود آ ...246شمارهٔ ۲۵۴: مکن از حرف دشمن بیوفا ترک وفادارا ...247شمارهٔ ۲۵۵: ای ز جورت دل عشاق بخون غوطه‌زنان 248شمارهٔ ۲۵۶: حاشا که زنده مانم از جور غیر و جا ...249شمارهٔ ۲۵۷: خوشاب بزمی که سرخوش از شراب صحبت ...250شمارهٔ ۲۵۸: تا چند بکویش ایستم من 251شمارهٔ ۲۵۹: از آن تنها کند پرخون دل من 252شمارهٔ ۲۶۰: زندگر تیغ و ریزد خون من عین مراد ...253شمارهٔ ۲۶۱: بی‌تو کوشم در فنای خویشتن 254شمارهٔ ۲۶۲: زآنکو نروم بلبلم و جای منست این 255شمارهٔ ۲۶۳: به توان گفتن کدامین عضو از اعضای ...256شمارهٔ ۲۶۴: بکف پیاله بگلشن روم چسان بیتو 257شمارهٔ ۲۶۵: نی طاقت وصلت مرا نه صبر در هجران ...258شمارهٔ ۲۶۶: هر سحر غلطم در خون از نسیم کوی تو 259شمارهٔ ۲۶۷: میرم چو ز من دور شود آن بت دلجو 260شمارهٔ ۲۶۸: ای صبا صبحدم چون‌رسی سوی او 261شمارهٔ ۲۶۹: نمیدانم چو رفتی از قفا بینی بکس ی ...262شمارهٔ ۲۷۰: چو ماه چارده دارم نگاری چارده سال ...263شمارهٔ ۲۷۱: برق جهان‌سوز حسن آنرخ افروخته 264شمارهٔ ۲۷۲: دلم را یار پیش ما شکسته 265شمارهٔ ۲۷۳: ندانم میکنی گاهی بغربت یاد من یا ...266شمارهٔ ۲۷۴: بغربت یوسف من من بزندان وطن مانده 267شمارهٔ ۲۷۵: من بقلزم می خیمه چون حباب زدم 268شمارهٔ ۲۷۶: ز حجاب عشق خون شد جگرم کنم چه چار ...269شمارهٔ ۲۷۷: گفتم فتد کالای تو در دست من فرمود ...270شمارهٔ ۲۷۸: تا کی کند یار، از من کناره 271شمارهٔ ۲۷۹: از پرتو مهر، شد آخر آن ماه 272شمارهٔ ۲۸۰: ز آن رخ افروخته و آن قامت افراخته 273شمارهٔ ۲۸۱: مرا حسن و عشقست زاری و لابه 274شمارهٔ ۲۸۲: آمد امروز یار دیرینه 275شمارهٔ ۲۸۳: بهر پرسیدنم ای مایه ناز آمده‌ای 276شمارهٔ ۲۸۴: ای که با اهل هوس نرد وفا باخته‌ای 277شمارهٔ ۲۸۵: بنگاهی ز خودم بی‌خبر انداخته‌ای 278شمارهٔ ۲۸۶: گه مهر گویم گه مهت گه زهره گاهی م ...279شمارهٔ ۲۸۷: شبی بر بام ای ماه بلند اختر نمی‌آ ...280شمارهٔ ۲۸۸: گو در ره عشقم نرسد راهنمائی 281شمارهٔ ۲۸۹: ایکه از باد صبا بوی کسی میشنوی 282شمارهٔ ۲۹۰: ای که میجوئی بخوبی همچو لیلی دلبر ...283شمارهٔ ۲۹۱: نه چون سرو است آزادی مرا زین گلشن ...284شمارهٔ ۲۹۲: ز وصل او که من پیوسته می‌پنداشتم ...285شمارهٔ ۲۹۳: من تشنه دشت بی‌آب بارد مگر سحابی 286شمارهٔ ۲۹۴: آمدی وصلت بجامم ریخت آب زندگی 287شمارهٔ ۲۹۵: چه شد کاتش بجانم از غضب انداختی ر ...288شمارهٔ ۲۹۶: شنیدم تشنه‌ای جویای آبی 289شمارهٔ ۲۹۷: بگلشن بود در پرواز مرغ بند برپائی 290شمارهٔ ۲۹۸: زین چه خوشتر که درین معرکه بسمل ب ...291شمارهٔ ۲۹۹: چون بیتو ننالم زار در گوشه تنهائی 292شمارهٔ ۳۰۰: از تو من غافلم از من نه تو غافل ب ...293شمارهٔ ۳۰۱: بخون غلطانم از تیر نگاه دمبدم کرد ...294شمارهٔ ۳۰۲: ناکرده عمل ایکه طلبکار بهشتی 295شمارهٔ ۳۰۳: رهبر باوست هر نقش از کارگاه هستی 296شمارهٔ ۳۰۴: گمان دارد ز ناز و سرکشی گل میکند ...297شمارهٔ ۳۰۵: نباشد آتشی سوزنده‌تر از آتش دوری 298شمارهٔ ۳۰۶: خوش آنساعت که بی‌خشم و غضب با ما ...299شمارهٔ ۳۰۷: خوشا مستی و عشق نازنینی 300شمارهٔ ۳۰۸: برنگ ذره‌ام سرگرم مهر عالم‌افروزی 301شمارهٔ ۳۰۹: زهدم افسرده خوشا وقت قدح پیمائی 302شمارهٔ ۳۱۰: در هیچ جا هرگز نشد بیند ترا تنها ...303شمارهٔ ۳۱۱: هست چشمم ز غمت قلزم طوفان زائی 304شمارهٔ ۳۱۲: در آن گلشن مکن کو گلشن آرا گلشن آ ...305شمارهٔ ۳۱۳: ز هرچه هست رخ ما از آن بگردانی 306شمارهٔ ۳۱۴: خوش آن عاشق که سویش گاهگاهی 307شمارهٔ ۳۱۵: بهر چه ز پرده برنمیآئی 308شمارهٔ ۳۱۶: سرای دیده‌ام منزلگه جانانه بایستی 309شمارهٔ ۳۱۷: امیدگاها امیدوارم که از جفایت روا ...310شمارهٔ ۳۱۸: من کیستم ز خنجر بی‌رحم قاتلی 311شمارهٔ ۳۱۹: تلخ کامم من از شکر خندی 312شمارهٔ ۳۲۰: چون رفتی افکندی، بر خاکم از خواری 313شمارهٔ ۳۲۱: خرامان بود دردامان کوهی کبک طنازی 314شمارهٔ ۳۲۲: خوشا فصل گل و عهد جوانی 315شمارهٔ ۳۲۳: از دیر و کعبه در عشق گر نبودم نشا ...316شمارهٔ ۳۲۴: ار مهر و وفا تو هرچه داری

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ