کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    صبح شد ساقی بشو از دیده خواب
    می بده واکرد گل بند نقاب
    جنت نقد است ساقی می بیار
    فصل گل دور قدح عهد شباب
    گر تباهی شد گناه موج نیست
    روز طوفان کشتی افکندم در آب
    تشنه یارب با تف دل چون کند
    دشت بی‌آب و تموز و آفتاب
    جان نبردم از نوید وصل او
    بود خوش افسانه رفتم بخواب
    هم بما رحم آورد آن شعله خو
    سوزد آتش را اگر دل بر کباب
    از غم دوران دلم خون شد کجاست
    غلغل مینا و گلبانگ رباب
    ساقیا می ده که بی ما بس دهد
    جام سیمین ماه و زرین آفتاب
    مطربا سر کن ببانگ چنگ و نی
    نقل دارا قصه افراسیاب
    ریخت تا از کلک مشتاق این غزل
    شاعران شستند دفترها به آب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha