کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو ماه چارده دارم نگاری چارده ساله
    که رخسارش بود ماه و خطش بر گرد مه هاله
    درین گلشن زیاد از ساغر حسن تو بود آن می
    که ساقی ریخت در جام گل و پیمانه لاله
    نباشم چون خموش از جور او با این دل مسکین
    چه برمیخیزد از آه و چه برمی‌آید از ناله
    خوش آندم کز چمن مست آئی و از تاب می‌ریزد
    ز رخسارت عرق زان سان که از گلبرگ تر ژاله
    ندانی گر چها آمدز تیغت بر دلم بنگر
    که خون میریزد از مژگان تر پرگاله پرگاله
    نشاط طبع اگر جویی رو از میخانه جو کانجا
    می یک ساله از دل می‌برد اندوه صدساله
    به صحرا می‌رود آن آهوی مشکین چه خوش باشد
    زمانی کاید و مشکین غزالانش ز دنباله
    عروس فکر بکرم فارغ از وصف است کاین دختر
    ز نیکویی ندارد حاجت تعریف دلاله
    رباید بوسه‌ای گر ز آن لب شیرین زند دردم
    لب مشتاق از شیرینی آن شهد تبخانه

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha